تذکره حاکم دودی

سکوتی سرشار از فریادها

موشکِ صهیونی بی‌مقدمه فرود آمد بر میهنش تا ضایع شود و دیگر قمپزِ (هه! من خیلی بچه خَفن و هفت خَط کوچه خلوتم) دَر نکند.

تاریخ طنزیمی

اسب جومونگ

صدام که دید مثل چی توی گل گیر کرده، گفت جومونگ که نشدم حداقل تسو (برادر خونریز جومونگ) که می‌توانم باشم.

تاریخچه مکانیسم ماشه

مکتب نیویورک، دست چپ

دیگر دوران متر و خط‌کش گذشته است. با این موشک، فاصله‌ی بین قاره‌ها را با واحد «ویژ» می‌سنجیم.

شاد

جهان را مجازی گرفته به باد
شده بچه‌ام تحت تعلیمِ «شاد»




عنوان