از آن پس هرگاه دربار و مملکت دچار کمبود غبار و گرد و خاک میشدند شعبون از کوپن بچهمحلیاش خرج میکرد و مملکت را از بیگرد و خاکی نجات میداد.
البته که شعبون در این گرد و خاکها همیشه جانب انصاف را رعایت میکرد و بر اساس مبلغ دریافتی، طرف حق را میگرفت.
با ملی شدن صنعت نفت در ایران، انگلیس که دید از نفت دور شده است و دیگر یک قطره هم از این ماده سیاه بد بو کف دستش نمیاندازند، مکدر شد و در پی چاره جویی برای بر هم زدن کاسه و کوزه صنعت ملی نفت درآمد.
ملکه جوان که یک آگوستی تمامیتخواه بود، اعتقاد داشت «نفتی که واسم من نجوشد باید چاهش پلمپ شود.»