کشتی نفس گیر
طنز روز| یک گزارش تخم مرغی

شاهد یک رقابت جذاب دیگه هستیم بین تخم‌مرغ درب مرغداری با روبنده‌ی ۳۸ تومنی و تخم‌مرغ دلالی با روبنده‌ی ۶۰ تومنی که بدون پرچم در این رقابت‌ها حاضر شده.
هر دو روی تشک قرار می‌گیرن و با سوت داور وسط، کشتی آغاز میشه.
تخم‌مرغ دلالی رو دست‌های حریف کار می‌کنه و سعی میکنه شرایط و برای فنون خودش مهیا کنه.
یکبار دیگه، قوس میکنه حریف خودشو تخم‌مرغ دلالی. سعی داره به روبنده‌ی ۳۸ تومنی بفهمونه که کیفیت بیشتری داره، با ماشین کولردار حمل شده و با آب وایتکس شسته شده. ادعا میکنه پوسته‌ی ضد ضربه داره و توی آب جوش سفت نمیشه.
اما تخم مرغ درب مرغداری فریب حریفش رو نمی‌خوره، تلاش میکنه شرایط و برای زیرگیری خودش فراهم کنه.
حالا توی سر شاخ رو دستای حریف خودش کار میکنه. اینم چهره‌ی آقای مرغدار سرمربی با افتخار مرغداری کشورمون. میره که فن خودش، بله، تخم مرغ دلالی پاش از تشک خارج میشه. یک امتیاز، یک امتیاز.
آفرین دلاور، باریکلا.
نهاده‌ی دامی و آبی که خوردی حلالت، قهرمان.
بله اینم چهره‌ی سرمربی دلالیه، اضطراب و استرس در چهره‌ش مشهوده.
اینبار تخم‌مرغ دلالی یورش میبره، باز هم حمله، باز هم یورش، فایده‌ای نداره. تخم‌مرغ درب مرغداری انگار سفت‌تر از این حرفاست. دلال اشاره می‌کنه که اون تقلب کرده و آبپز شده اما داور توجهی نمی‌کنه.
تخم‌مرغ ۶۰ تومنی توی سرشاخ یه چیزایی در گوش تخم‌مرغ ۳۸ تومنی میگه، انگار دست تو پوسته‌ش کرده و میخواد پول در بیاره.
در تلاشه که اونو توی پوسته‌ی تخم‌مرغ ۳۸ تومنی بذاره.
اما تخم‌مرغ ۳۸ تومنی اجازه‌ی کار رو بهش نمیده، جسورتر، مقاومتر، فنی‌تر از اونه. ندای درب مرغداری، درب مرغداریِ تماشاگران، تخم‌مرغ ۳۸ تومنی رو تشویق می‌کنه.
روبنده‌ی ۳۸ تومنی روی سر و گردن حریفش کار میکنه و اصرار داره که به روبنده‌ی ۶۰ تومنی بفهمونه نباید گول دلال رو بخوره.
هنرمندانه با دستاش بازی میکنه و از ۶۰ تومنی میخواد ندیدبدید بازی در نیاره و تا بازار و دید خودشو گم نکنه.
حالا تخم‌مرغ ۳۸ تومنی یه لحظه زیر و یه خم ۶۰ تومنی رو می‌گیره و اونو خاک میکنه و دو امتیاز دیگه هم می‌گیره. ماشالا قهرمان، آفرین دلاور.
تخم‌مرغ درب مرغداری موفق میشه تخم‌مرغ ۶۰ تومنی رو شکست بده و ثابت کنه از مرغداری تا مغازه، فرقی نمیکنه تا کجا، نباید اینقدر تفاوت قیمت داشته باشه.

۲ Comments

  1. علیرضام ۱۴۰۰-۰۷-۱۵ در ۱۰:۰۵ ق٫ظ- پاسخ دادن

    سلام
    خیلی قالب متفاوتی داشت، خداقوت.

    اولش نوشته بودید «درب»… درب به درهای خیلی بزرگ و دروازه‌های شهر می‌گفتن، اینجا باید می‌شد «در».

    زبان محاوره‌ش، با دقت من، درست رعایت شده بود.

    آخرش هم که عین تموم فیلم‌های ایرانی باید تیم ضعفا و فقرا پیروز می‌شد دیگه که از اول قابل حدس بود 🙂 می‌شد تیم منفی پیروز بشه اما به دلیل دوپینگ یا هر جرزنی دیگه‌ای تیم مثبت رو برنده اعلام کنن که تعریف بیشتری هم داشت‌.

  2. ابراهیم صفائی ۱۴۰۰-۰۷-۱۴ در ۲:۳۰ ب٫ظ- پاسخ دادن

    باتشکر خیلی زحمت کشیده شده
    شأنیت بالایی برای تخم مرغ قائل شده حداقل در حد یک ورزشکار شأنش بالا رفته
    از واقعیت های بازار کمتر تبیین شده

ثبت ديدگاه