بررسی 10 شوخی برتر کتاب «جف شیش»
میز طنز؛ لقط یا لگد؛ مساله این است!
۷:۳۰ ب٫ظ ۰۲-۰۲-۱۴۰۱
اگر شما هم جز کسانی هستید که بخشی از خاطرات کودکیتان را بازیهایی چون خرپلیس، زوو، کلاغپر و … پر کرده است، بدانید کتابی با نام جف شیش نوشته سیدمحمد صاحبی حول محور بازیهای میدانی دهههای شصت و هفتاد توسط انتشارات قاف به چاپ رسیده است. در این کتاب با نگاهی طنز به معرفی، نقد و بررسی بازیهای دستهجمعی پرداخته شده است. بازیها به دو دسته میدانی و دورهمی تفکیک شده و هر کدام به صورت جداگانه و با نگاهی خلاقانه، فلسفی و حتی با استفاده از نمودار و فرمولهای ریاضی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این مطلب قصد داریم ده مورد از شوخیهای این کتاب را بیان کرده و از لحاظ تکنیکهای طنز مورد بررسی قرار دهیم.
۱- لقط یا لگد؛ مساله این است!
«شخصیت پلیس نیز معمولا با شیوه (هر کی مثلِ خر بی یا ره اون پُ لیس می شه) انتخاب میشود. یک پلیس در طول بازی علاوه بر اینکه با اعمال خشونت از خر در برابر افراد بیشخصیت صیانت میکند، باید طوری رفتار کند که افراد بیشخصیت ناراحت نشوند. در صورتی که موجبات ناراحتی هریک از شرکتکنندگان بیشخصیت فراهم شود، نشیمنگاه پلیس از طرف این افراد با لگد یا به عبارتی لقط مورد اصابت قرار گرفته و به صورت موقتی فلج میشود.»
آوردن ناگهانی و غیرمنتظره شعر معروف بازی در متن، باعث ایجاد غافلگیری برای خواننده شده است. شعر با کلمات مقطع نوشته شده و بهنحوی خوانده میشود که آهنگ شعر را نیز در ذهن خواننده تداعی میکند. بررسی دقیق فلسفهی لگد خوردن در بازی خر پلیس نیز در طنز این قسمت مورد توجه است. همچنین به کار بردن لفظ عامیانهی لقط که بار طنز جمله را به عهده گرفته است.
۲- پدر ژپتو فحش است!
«ترکیب بعدی نیز از دو کلمه پدر و ژپتو تشکیل شده که بیشتر شبیه فحش است. مثلا: بیشعور پدر ژپتوی احمق فلان. یا این تصور بوجود میآید که کسی میخواهد پدر ژپتو را در بیاورد، که این مورد نیز کاملا غیراخلاقی بوده و از انسانیت به دور است که پیرمردی در این سطح از مهربانی و صبر، مورد ظلم و ستم عدهای از خدا بیخبر واقع شود.»
بازی با دو کلمه پدر و ژپتو و همچنین ارائه برداشت دور از ذهن از این عبارت و چرخش موضوعی، باعث ایجاد طنز در این بخش گردیده است.
۳- زووووووووووو
«هههههههههههههههزووووووووووووووووووووووووووووو…ههههههههههزوووووووووووههاخخخخچججججججحذزززز… حروفی که مشاهده کردید بخشی از گزارش مکتوب مستند نگاری بازی «زو» در یکی از دبستانهای منطقه پنج تهران است که سه حمله توسط گروه مهاجم را نشان میدهد.»
استفاده مکرر از حرف «و» باعث شده که صوت مربوط به بازی بهصورت دقیق به خواننده نیز انتقال یابد. در این قسمت این خود واقعیت بازی است که خندهدار بوده و توجه خواننده را جلب میکند.
۴- چرا سو نه چرا چو نه چرا واقعا؟
«سوالی که ممکن است ذهن هر شخص علاقهمندی را که تازه با این بازی آشنا شده به خود مشغول کند این است که چرا «زووووووووو»؟ چرا «گووووووو» نه؟ یا چرا نمیگویند «چووووووو» یا «سوووووو»؟ یا حتی چرا از ترکیب این ها استفاده نمی کند؟ برای مثال «زوگوووووووووو » یا « سوچووووووووو » یا بالعکس.»
زیر سوال بردن و مطرح کردن گزینههای جدید درخصوص بدیهیات یک بازی شناخته شده عامل ایجاد طنز در این بخش است که ذهن خواننده را نسبت به چرایی استفاده از یک حرف خاص رهنمون میسازد. برعکس کردن یا عوض کردن کلمات نیز به عنوان تکنیک طنز در این قسمت به کار برده شده است.
۵- تخم ترویج بیتربیتی
«گُگُ گربهنره روباه مکار هی. درجه بیتربیتی بودن گافِ مضموم که دو بار هم در این مصرع تکرار میشود نیازی به توضیح ندارد. مضافا این که در بیت قبل بچهها با ادای وازه (پیپی) آمادگی کامل را برای استفاده از گاف مضموم کسب کردهاند، گویا طراحان بازی و یا سرایندگان این ابیات به صورت کاملا آگاهانه و با برنامهریزی دقیق قبلی تخم ترویج بیتربیتی را بهنرمی در ذهن کودکان کاشتهاند. چهبسا توطئهای از سوی بیگانگان در حال شکل گرفتن بوده است.»
نتیجهگیری غیرمنطقی و تفسیر دور از ذهن از یک شعر باعث ایجاد خنده در این قسمت شده است. همچنین کنایهآمیز بودن عبارت توطئه بیگانگان و اغراق در توضیح شعر نیز به طنز مطلب اضافه کرده است. آوردن ناگهانی و غیرمنتظره یک مفهوم و چرخش از موضوعی خندهدار به یک موضوع جدی را نیز میتوان از تکنیکهای بهکار رفته در این قسمت به حساب آورد.
۶- بی اطلاعی پدر از بیپری
«در این لحظه بخصوص، همه باید بر اینکه جانور مذکور توانایی پریدن ندارد، تاکید کنند و علت این که چرا توانایی پریدن را ندارد را هم اظهار کنند و حتی از بیاطلاعی پدر جانور مذکور، مبنی بر خبر نداشتن وی از این موضوع نیز یاد کنند.»
این بخش مربوط به توضیح بازی کلاغپر و تفسیر قسمت « … پر نداره، باباش خبر نداره» است. توجه و دقت در جزئیات روند یک بازی کودکانه و ایجاد سوال نسبت به آن، بهگونهای بیان شده است که خواننده را به فکر وا داشته و خنده او را نیز به همراه دارد. علاوه بر اینکه خود واقعیت بازی و ارتباطهای دور از ذهن آن نیز طنزآمیز قلمداد میشود.
۷- حوضک همان حوض کوچک است؟
«البته به احتمال قریب به یقین از ابتدای قرائت شعر، چندین سوال پیدرپی ذهن کودک را به خود مشغول میکند که به چند مورد از آنها اشاره میکنیم: لی به چه معناست؟ تکرار لی به طور متوالی، آن هم چهار مرتبه، چه کمکی به دریافت معنای آن میکند؟ آیا اصلا قرار است معنایی دریافت کنم؟ حوضک همان حوض کوچک است؟»
این قسمت مربط به بازی «لی لی حوضک» بوده و سوالاتی نسبت به شعر بازی مطرح شده است. علاوه بر استفاده از تکنیک آشناییزدایی، زیر سوال بردن متن کودکانه شعر و توجه به زمان و مکانهای عجیب نیز باعث ایجاد طنز در این قسمت گردیده است.
۸- اعمال فشار به طرفین
«انواع شکنجه در این بازی عبارتند از: سبیل آتشین، سبیل ناخونی، سبیل پنبه ای، نیشگون ریز، نیشگون درشت و نیشگون پنج انگشت یا همان چنگول. سبیل آتشین از مشهورترین شکنجههای این بازی میباشد و به این طریق انجام میشود که جلاد دو انگشت خود را در حالتی که ناخنها به سمت خودش باشند به یکدیگر چسبانده و طرف دیگرش را دقیقا وسط پشت لب دزد یا وزیر قرار میدهد و همراه با اعمال فشار به طرفین میکشد.»
احتمالا شما هم با خواندن این بخش در قسمت بالای لبتان احساس سوزش کردید. در اینجا ذکر جزییات به خواننده کمک کرد تا تجربه این بازی را به خاطر آورده و درد ناشی از آن را نیز حس کند. در واقع در این قسمت خود واقعیت نیز خندهدار بوده . مخاطب با تصویرسازی، آن را درک است.
۹- کی؟ یو؟
«به دلیل اختلاف موقعیت جغرافیایی محل تول و زندگی هر یک از طرفین و در پی آن نبود زبان مشترک، کلمات زیادی بین آنها رد و بدل نشد. الکس به قربانعلی گفت: هی یو؛ قربانعلی به الکس گفت: کی؟ من؟. الکس به قربانعلی گفت: یس،یو؛ قربانعلی که از ضریب هوشی بالاتری نسبت به الکس برخوردار بود، گفت بابا، کی؟ الکس که از ضریب هوشی پایینتری نسبت به قربانعلی برخوردار بود، گفت: فادر، یو؛ مجددا قربانعلی به الکس گفت: کی؟ الکس به قربانعلی گفت: یو؛ قربانعلی به الکس گفت: کی؟ الکس به قربانعلی گفت: یو؛ -کی؟ -یو؛ -کی؟ -یو؛ -کی یو، کی یو، کیو، کیو کیو کیو کیو»
در این بخش، آدمهایی که زبان همدیگر را نمیفهمند به عنوان تکنیک طنز مورد استفاده قرار گرفته است. تکرار کلمات و بازی با آنها نیز نوعی غافلگیری بهوجود آورده که برای مخاطب جالب است. همچنین تحلیل غیرمنطقی شعر بازی در قالب گفتگو بین دو نفر هم باعث ایجاد طنز گردیده است.
۱۰- آوای پر آب
«توفففف. این آوا معمولا در سنین پایینتری نسبت به (کوفسش) استفاده میشود و همینطور که از نامش برمیآید همراه با پاشیدگی حجم زیادی از آب دهان کودک به سمت صورت حریف یا دیگر افراد خانواده که ممکن است مهمان هم باشند (اغلب رودربایستی دار) ادا میشود.»
در بخش تفنگبازی، توضیحاتی با عنوان آواهای تفنگبازی آورده شده است. تفکیک این صداها در چهار دسته بَنگ، کوفسش، توفففف و پوخخخخخ صورت گرفته است. در این بخش نیز اشاره به جزئیات به عنوان تکنیک طنز مورد استفاده قرار گرفته است.
ثبت ديدگاه