پشت صحنه بعد از مصاحبه رييس دولت
شفافیت اتفاقی نیست!

راه راه: مصاحبه ای رو با آقای روحانی پیرامون سخنرانی اخیرشون خواهیم داشت.

+سلام آقای رئیس جمهور؛ ممنون که وقتتون رو در اختیار ما گذاشتید.
-سلام؛ خواهش میکنم، چقد قیافه ت آشناست!
+شاید تو سخنرانیاتون منو دیدید. بگذریم…منظور شما از این که گفتید همه چیز دولت باید تو اتاق شیشه ای باشه، چیه؟
– معلومه دیگه یعنی ضدآب باشه تا اسناد و مدارک رو آب نبره!
+بله؟!!
-شوخی کردم، میخواستم ببینم جنبه ت چقده(از آن خنده های شیطنت آمیز و لپ کشونی اش میکند)
ببین اتاق شیشه ای یعنی اتاقی که دیواراش شیشه ای باشه.
+خب؟!
-میبینم که علاوه بر بی جنبه بودن گستاخم هستی…
+قصد جسارت نداشتم، منظورم این بود که دیوارهای شیشه ای به چه دردی میخوره؟!
-به درد این میخوره که جلوی سرما رو بگیره. ها ها ها…کلاس چندی تو؟ واسه اینه که اونورش معلوم باشه!
+درسته؛ مثلا مردم بدونن که توی دولت چه خبره. همون شفافیت خودمون؟!
– آره بابا؛ خارجیش میشه شفافیت!!


+پس لطفا بفرمایید تکلیف اون وام معوقه صندوق فرهنگیان چی شد؟ و آیا معوقات پرداخت شده؟
-آفرین ازت خوشم اومد، بعضی همکارای بیسوادتون به این معوقات میگن اختلاس…اختلاس؟ اونم تو دولت ما؟ مگه ما دولت قبلیم؟! والا…
+البته که شما دولت قبلید.
– منظورم قبلی بود!!
+خب اگه ممکنه برامون این مورد رو شفاف کنید.
-در دست بررسیه؛ خب سؤال بعدی
+شنیده بودیم دختر مظلوم یکی از وزرا زده تو کار قاچاق لباس؛ تکلیفش چی شد؟
-قرار شد هفت بار از رو کلمات سخت تصمیم کبری بنویسه(از همان خنده ها)، فعلا قرار شد حق اولاد و فراغت باباش رو بیشتر کنیم تا مجبور نباشه بره سر کار.
+پرونده آقای جهانگیری، برادر معاون اولتون در چه وضعی هست؟
-آها؛ فهمیدم کجا دیدمت، تو جزء همونایی ای که ریختن تو سفارت انگلیس
+نه آقا من نبودم اونجا
– از جنبه ت خوشم اومد برو سؤال بعدی
+ برادر خودتون چطور؟ آقای حسین فریدون؟
– هیچی دیگه ایشون برادر منه و من تو یه برهه ای فامیلیمو عوض کردم.
+ منظورم بحث اختلاس و رانت و … هست؟
-برو ببین جلوی در دارن صدات میکنن…برو عمو…

و میبرندش..

ثبت ديدگاه




عنوان