الخوابکاه الدانشجویی مکانٌ عجیبٌ بشده جداً. المکانٌ مَملو مِن الجوریلون (جمع گوریل) السیبیلو که الکافور لاتأثیر لهم اصلاً.
فی الخوابکاه، انتم لا توانست یَزنگون به الخانواده بعد از ساعه ۹ فی الیل، به دلیل الاصوات ناشایست و المثبت الهجده موجود فی الخوابکاه.

الپسر فی خوابکاه الدانشجویی، سته اقسام:
اولهُ عُشاق الرکابی
هذا القسم، نماد البارز المرد، هُم یَپوشون الشلوارک و الرکابی فی التمام الاوقات. هُم مُعتقدون که الشلوارکُ لا فقط یک النوع الپوشش بلکه الشلوارکُ یک طریقه العیش (سبک زندگی است).

دومهُ سَگّال (بسیار سگی کننده)
هذا القسم کَمثل الجاروبرقی. هُم یَرَفتون من اتاقٌ به الاتاق دیگر و یَبَلعون غذاهُهم و یُغارَتون خَوارک (خوراکی‌های) الاعضای الاتاق، جلوی چشمهُم. به هذا العمل النابسند و الشنیع، یقولون «سگی کردن».
لکم واجب که اجتنبوا من الفرد سگّال، چراکه هُم کمِثل داوود خدادوست عینهو آفت یَئوفتون (می‌افتند) به جون ذخایرکم و یَجائون (به جا می‌گذارند) قحطی العظیم فی الاتاقکم.

سومهُ اَگازُز (جمع اگزوز)
هُم یَدودون فی ۲۳ الساعه و ۵۸ الدقیقه مِن الروز و فی تِلکَ دو دقیقه هُم مشغولون لِروشن کردن السیجار البعدی.
مِن الدیگر عجایب هذا الموجودات، هست التفاوت الغلظت الهوای الاتاقهم مِن الهوای بیرون الاتاق.

رابعهُ الخرزن البیشعور
هذا الموجودات الکریه و الخر، خونهُم حلال!
هُم یَخوندون الدرس فی تمام مواقع الروز -تا هذا القسمت لا مشکل، هُم یتوانستون الخوند الدرس هرچقدر دِلُهُم خواست- ولکن العمل الشنیع البعدی، عملٌ لابخشودنی هست که هُم فی الزنگ التفریحهُم یَرَفتون به الاتاقات الکناری و یقولون «الدرسُ بَسُ» و یَآلت‌اِف‌چهارونَ (Alt+F4 می‌کنند) لب‌تاب الاعضای الاتاق و یَبَستون اَفایلُ الدرسیهم (فایل‌های درسی‌شان) و یَگندزنون (گند می‌زنند) فی الدرس‌خوندنهُم گندزَدَناً و بعد یَبرگشتون به الاتاقهم و الدوباره یخوندون الدرس.
و الهمچنین الجردن‌جیرهُم (گردن‌گیرشان) ضعیف و هُم لا قبولون که هُم یخوندون الدرس، اصلاً و ابداً و مدام یقولون نحن لاخوند الدرس اصلاً، ولکن نمراتهُم یقول الچیز المتفاوت.
هذا القسم؛ هُم خر.

خامسهُ زائو
هذا القسم یَدارون السندروم الصدای البی‌قرار.
هُم هستن دلیل عدم الزنگ زدنون بِلخانواده بعد الساعه ۹ فی الیل که انا شارت (اشاره کردم) فی الاول المقاله. هذا القسم یتولیدون الاصوات الجهنمی و المثبت الهجده دائماً و مِن الاصواتهم انتم یتوانستون بِلفهم (می‌توانید بفهمید) که هُم یَمتولدون (دارند به دنیا می‌آورند) الچهارقلو به البالا.
و هناک (وجود دارد) قانونٌ نانوشتهٌ که هرچه ریش و پشمهُم بیشتر، صداههُم نازک‌تر.

النوع الآخر مُفلِمین
هذا القسم کمثل الجنازه یَخوابون علی تختهم و یَبینون (می‌بینند) الفلائم و سرائل البسیار.
هُم لایخرجون من تُخاتِهم (تخت‌هایشان) الا فی الشرایط البحرانی که هُم قریب به الخدایی النکرده یَخیسون الشوارهم.
هُم فی الشرایط الامتحان، یَدِلیورون (دِلیور می‌کنند) الدرس الی الجاهای المختلف و یَدامئون (ادامه می‌دهند) به الدیدن الفلائم و سرائلهم.