معرفی کتاب دادگاه اشیا
ذرهبین را نمیشود با پول خرید!
۲:۴۵ ب٫ظ ۰۸-۰۶-۱۴۰۰
اولین چیزی که در نگاه اول چشمتان را میگیرد، کتاب نیست، موز است. آب دهانتان را قورت میدهید و نزدیکتر میشوید. چه میبینید؟ یک موز سیاهشده با کلیدی که مثل خنجر در قلبش فرو رفته و او را به این حال و روز دچار کرده است، لب و لوچهتان آویزان نشود، به نظرم در این اوضاع غنیمت است. شاید کمی له باشد اما به هر حال موز است و خوردنی.
تصویری که دیدید، تصویر روی جلد کتابیست از مجموعهی طنز تدبیرهای کلیدی برای بدرقهی دولت دوازدهم به نام دادگاه اشیاء.
حتما الان با خودتان میگویید: دیدی! دیدی گفتم اشیاء هم میشنوند هم حرف میزنند. یک عمر گفتم خودکارها را باید در سرما ها کرد تا بنویسند، باور نکردند گفتند مگر آدم است که یخ بزند. یک عمر گفتم در سر کنترل نکوبید دردش میگیرد، باور نکردند گفتند خل شده است. بیا حالا کتابش در آمد. بگذریم!
دادگاه اشیاء حاصل ذهن خلاق و قلم روان رضا عیوضی، از نویسندگان باشگاه طنز انقلاب اسلامی کشور است که در تابستان سال ١۴٠٠ مصادف با روزهای پایانی دولت تدبیر و امید توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است.
نویسنده سعی دارد در این کتاب ما را به دنیای اشیاء ببرد و نشان دهد در آنجا هیچ چیز بدون حساب و کتاب نیست. نشان دهد که اشیا هم میتوانند همفکر انسانها باشند و در رسیدن به اهدافشان یاریشان کنند یا خلاف انسانها فکر کنند و با کارهای بدشان مقابله کنند. در واقع نویسنده روی تختهسیاه اشیاء را به خوبها و بدها تقسیم میکند.
دادگاه اشیاء مشروح جلسات رسیدگی به اتهامات اشیاء و وسایل یک مسئول است. دادگاهی که زیر نگاه ذربین قاضی قرارگرفته، ذرهبینی که نمیشود آن را با پول خرید و ترازوی برقیای که به عنوان دادستان اتهامات و شکایات را وزن میکند و کوچکترین اتهامی از زیر وزنکشیاش در نمیرود. دادگاهی که دمپایی و عینک و رواننویس در آن محکوم به همیاری و همکاری با آقای مسئول هستند و نمیتوانند با رشوه و سند و وثیقه از زیرش در بروند و محکمه را بپیچانند. حتی نسبت فامیلی هم در آنجا کارساز نیست.
نویسنده معتقد است دادگاه اشیاء شوخی بردار نیست و عالم اشیاء قانون دارد. اگر اشیاء و وسایل به انسانی برای کارهای بد و خلاف کمک کنند، باید توی دادگاه اشیاء حساب پس بدهند. واقعا هم در این کتاب پس میدهند. برای مثال دمپایی روفرشی که میتوانسته با دیدن نقض عهد مسئول، انگشت کوچک پای وی را به سمت پایهی میز هدایت کند اما نکرده، مجرم شناخته شده و محکوم است به استفاده شدن در دستشویی عمومی خارج شهر، آن هم تا آخر عمر!
در کل دادگاه اشیاء پر از تلخ و شیرین، پر از یادآوری وعدههای کذب و تدبیرهای آبکی است. دادگاه اشیاء خواندنی است و خوردنی. این کتاب را بخوانید نه به خاطر موز روی جلدش بلکه به خاطر نمکی که در صفحههایش ریخته و جانبخشی به اشیایی که لبخند به لبانمان مینشاند.
بخشی از کتاب:
خانم نعنایی در جلسات مهم جناب مسئول مخصوصا جلساتی که بعد از ناهار برگزار میشدهاند، به هضم غذای مسئول خاطی کمک کردهاند و ضمن از بین بردن بوی بد دهان، با وجود توان مقابله با این جرایم، مانع از انتشار اکاذیب، نقض عهد و سایر جرایم نشوهاند و همچنان به بهترین شکل ممکن در دهان مسئول وظیفهی خودشان را انجام دادهاند و با ایجاد رایحهی نعنا، اعتماد به نفس ایشان را بالا بردهاند.
خیلی خوب بود ممنونم خداقوت