تقویم تاریخ ۲ مرداد
فک و فامیلوژیسم

در مردادماه سال ۱۴۹۹ هجری شمسی در چنین روزی، آرسام جان مرکوری دارد در اینترنت دنبال موضوعی برای پایان‌نامه‌اش می‌گردد و با خودش می‌گوید: «اگه نتونم شیش‌ترمه پایان‌نامه‌م رو تموم کنم عین خود کوالام.» در همان وقت به اسامی عجیبی از انسان‌های وسطیه برخورد می‌کند که تا حالا به گوش خودش که نخورده هیچ، به گوش خبرگزاری «فیوچراندپس‌نیوز» (جلوداریان پاس‌داشتن پارسی را نشنود صلوات) هم نرسیده است. او که تابه‌حال اسم عمه، عمو، دایی و خاله را نشنیده بود، شستش خبردار می‌شود که در یک زمانی، مردم کس‌وکاری داشتند و به جای اینکه بنشینند پای گوگل و هی مطلب و خبر سرچ کنند، می‌نشستند دورهم و اخبار را مبادله (البته از نوع مبادله‌ خبر به خبر نه مثل حالا خبر با پول) می‌کردند. در این نوع مبادله هزینه‌ها فقط صرف تخمه می‌شده و هزینه‌ دیگری نداشته و مردم هم بدون اینکه در برنامه‌های اجتماعی بچرخند (جلوداریان، منظورم سوشال مدیا بودها؟) نمی‌فهمیدند کی شب صبح می‌شود.

اینطوری می‌شود که آرسام‌جان موضوع پایان‌نامه‌اش را فک‌و‌فامیل انتخاب می‌کند. از آنجایی که او که نه خواهر دارد، نه برادر و‌ نه عمه و عمو و دایی و خاله و همچنین پدر و مادرش هم از این نوع موجودات دور و برشان نداشته‌اند، کار او خیلی سخت شده و یکی توی سر خودش می‌زند و یکی توی سر پایان‌نامه‌اش. او تمام نسخ خطی و چاپی و دیجیتال کتاب‌ها را دنبال این پدیده‌های منقرض شده می‌گردد تا بالاخره اطلاعاتی در همان برنامه‌های اجتماعی اسمش را نبر (گوش شیطان کر بشه یعنی اینستاگرام) پیدا می‌کند.

طبق اطلاعاتی که‌ از ریلزهای اینستاگرام (به جان عمه‌ی نداشته‌‌ام معادل فارسی‌ش را نمی‌دانم) به دست می‌آورد. این موارد را در می‌یابد:

۱) خاله: موجود یا انسانی خوشگل و مامانی و‌ ترگل ورگل که چه خواهر مادرتان باشد، چه مربی مهد کودکتان و یا موارد دیگر، که ذکر آنها جایز نیست و در این مقال هم نمی‌گنجد، همیشه شما را دوست دارد و صلاح شما را خواسته و به انحاء مختلف به شما لطف می‌کند. در ضمن مسئول زیاد شدن قبض تلفن خانه‌ها معمولا خاله‌ها هستند.

۲) دایی: موجودی بی‌خیال و راحت که تنها غصه و دغدغه‌اش گره خوردن هندزفری و یا گیر کردن دگمه‌ی دسته‌ی پی‌اس فایوش است. تنها کاری هم که توانایی‌اش را دارد، سربه‌سر بچه‌های خواهر و فامیل گذاشتن است. از هر نوع خرید، به‌خصوص خرید نان تا حد مرگ نفرت دارد و بابت هر کدام از انواع آن یک فحش جدید تحویل می‌دهد.

۳) عمو: بعد ازمرگ پدربزرگ (الفاتحه مع حلوای شیرین به روحش) او پدر فامیل است. هر قسمتی از فامیل که دعوا بشود و یا مسئله‌ی بغرنجی پیش بیاید به او حواله داده می‌شود. او هم مثل دکترها نسخه می‌پیچد و معمولا می‌گوید: «چیز مهمی نیست، بگذرید، ارزش نداره.» و مشکل تمام می‌شود.

۴) عمه لفظ یا آدمی‌ست که بهتر است کمتر به آن پرداخته شود، چون موجب اعصاب‌خردی اعضای خانواده، به‌خصوص مادر و تابعین می‌شود. حرف‌های عمه از یک‌حرفی تا جملات یک‌صفحه‌ای، همگی کلفت و‌ گنده است. (ظاهرا با آخرین درجه‌ی بولد و‌ با فونت تیتر گفته می‌شود.) تنها استفاده‌ی عمه برای اعضای خانواده در تبادل و جابه‌جایی فحش‌هاست که البته اینجور وقت‌ها ارواح عمه هم به کمک او می‌آیند.

آرسام‌جان مرکوری بعد از نوشتن پایان‌نامه‌اش که پنج سال طول کشید به اهمیت فک و فامیل پی‌برد. برای همین سراغ پدر و مادرش رفت و از آنها فک و فامیل خواست که آنها گفتند «متاسفیم، دیگه خیلی دیرشده.» درنهایت آرسام‌جان مجبور شد خودش زن گرفته و برای آیندگان عمه و عمو و خاله و دایی تولید کند.

ثبت ديدگاه




عنوان