تغییر و تحولات خلیجفارس
آتش بر کله گزافگو
۲:۲۲ ب٫ظ ۱۴-۰۲-۱۴۰۲
سبعیت پرتکالیه (پرتغالیها) در بلده هرموز (هرمز) را بدین عنوان ایراد نمودهاند که به سفاین خود بحار را پیموده، بهطریق جهانگشایی هر قسمت از ارض را که مطلوب طبع زالوانه ایشان میگشت، به محاربه و آتشباریدن قُلوهکن نموده، از جهاز هاضمه خود گذرانیده، اشربه پرتقالین رویش مینوشیدند. چون «آلفونسو آلبوکرکه» ملاح به هرموز رسید، از مشاهدت این بلده ذیقیمت، تشتک از سرِ خاکبرسرش پریده، مغزینهاش سراسر فرمان غارت و کشتار شده، هرموز و قشم و بحرین و بندر گمبرون (بندر عباس) را به ارث پدری سلطان امانوئل خود ملحق نمود. پس از آن، پرتکالیه در خلیجفارس زیاده از صد سال آواز «کی از همه پِدَسّگتره؟! من! من! من! من!» سرداده، مردم را به انواع شداید و محن گرفتار کرده، تجّار آن بلاد را به خاک بوار انداخته، خراج فراوان از مردم ستانده، نسخه جهانخواری و درندگی مختص قوم نابکار خویش را به پرومکس ارتقا دادند.
شاهعباس را این اراده در خاطر رسوخ داشت که کلهپاچه این تماثیل توحش را بار گذاشته، بدهد سگ بخورد، لیکن بهسبب مسائل فنی، این مهم، مستبعد و دور از کار مینمود. جماعت روباهصفت انگلیسی را اخبار نموده، به وعده تسلیم تجارت ابریشم در هرموز، مسائل فنی سفاین و توپ جنگی را مرتفع نمودند. القصه! امامقلیخان، بیگلربیگی فارس، با جنود قاهره فارس، سعی موفور بهظهور آورده، قشم و بندر گمبرون را گَندزدایی نموده، از راه دریا با سفاین انگلیسی بر جزیره هرموز درآمده، معرکه حربوقتال راه انداخته، جراثیم پرتکالیه را از هرموز چخ نمودند.
در پیشگوییها گفتهاند که مردمان شجاعتشعار و غیور آینده چون خبر بهجتاثر اخراج جراثیم پرتکالیه از هرموز را بشنوند، آن روز مبارک که این خجستگی در آن حاصل آمد را «روز ملی خلیجفارس» نام کنند و بر این نمط اهتمام ورزند که کله هر کس را که لاف گزاف بزند و دعوی مالکیت خلیجفارس کند، آتش بزنند.
ثبت ديدگاه