مذاکره با کاشف جایگاه کلیه در قلب
آزمایش هوش

راه راه: با توجه به میزان بالای هوش ترامپ که گفته است «کلیه، جایگاهی بسیار ویژه‌ در قلب دارد»، در صورتی که دولت و تیم مذاکره‌کننده مجددا بتوانند با آمریکایی‌ها مذاکره کنند کدام گزینه محتمل‌تر است؟!

الف) ترامپ در حالی که کاملا به صورت اتفاقی دکتر روحانی را در راهروهای سازمان ملل می بیند با تشکر از دکتر روحانی به خاطر این اتفاق خوشایند از ایشان و دولتشان میخواهد جهت ثابت کردن حسن نیت ایران، به صورت کاملاً داوطلبانه صنعت موشکی را هم مثل صنعت هسته‌ای کنند(مدرن سازی منظور است، فکر بد نکنید ها!). بعد در عوض؛ آمریکا می‌گذارد ایران نفت بفروشد. دولت هم با توجه به شناخت دنیا و معادلات پیچیده آن و کداخداییت آمریکا می پذیرد، بعد که موقع حساب و کتاب شد ترامپ می‌گوید اصلا مگر ایران یک کشور نفت خیز است و اول باید ایران ثابت کند که نفت دارد.

ب) دولت این دفعه دیگر حواسش هست و صنعت موشکی را مثل صنعت هسته‌ای نمی‌کند. اما برای نشان دادن حسن نیت خود یک صنعت دیگر را، مثلا پزشکی، نانو یا فضایی را مثل آن می‌کنند(دوباره فکر بد نکنید ها، مدرن سازی کردن منظور است). بعد از انجام اقدامات برچیدمانی ایران، ترامپ یادش می‌رود اصلا قول چیست. بعد دولت با توییتر یا با فشار ایمیلی یک فیلسوف به ترامپ معرفی می‌کند تا یادش بدهد قول چیست و امضا چه‌جوری است.

ج) دولت ایران این بار با توجه به بدعهدی آمریکا و ضریب هوشی ترامپ، به قول قدیمی‌ها نه چیزی میدهد و نه چیزی می‌گیرد(حالا کی داده کی گرفته است)، فقط برای نشان دادن حسن نیت، بیست-سی سال دیگر اقدامات برجامی را ادامه داده و بعد اگر ترامپ یا رؤسای جمهور بعدی آمریکا به قول‌هایی که ترامپ داده عمل نکردند به صورت کاملا معقولانه در یک فرآیند ۲۰۰ ساله، هر دو ماه یکبار تعهدات برجامی‌اش را کم می‌کند. سپس به غربی ها تذکر می‌دهد که بدقولی کار بسیار ناپسند و دور از اخلاق حرفه‌ای دیپلماتیک است. همچنین تهدید می کند به خاطر این بدعهدی آمریکا ممکن است به جای ۲۰۰ سال، حداکثر ۱۹۰ سال دیگر در برجام بماند. ترامپ یا دولت وقت آمریکا به خاطر این تهدید می ترسند و به جای بدقولی همزمان با پشیمانی، همینطور گشایش است که گشوده می‌گردد!

ثبت ديدگاه




عنوان