آپولو از سوی ایران رفت ماه
۹:۲۱ ب٫ظ ۱۴-۱۱-۱۴۰۲
از خوشی مُردیم در دوران شاه
خوشتر از ماها نبوده هیچگاه
آن زمانها بود طور دیگری
کار ایرانی جماعت سروری
هر نفر از ما سه چاه نفت داشت
سود آن را توی جیبش میگذاشت
نفت میخوردیم دائم روز و شب
با گریس و روغن و صد من رطب
بود دوران سرافرازی ما
سیر میکردیم کلا در فضا
ما هواپیمای شخصی داشتیم
دود توی آسمان میکاشتیم
هر کسی توی فضا یک قصر داشت
صد نگهبان دور قصرش میگذاشت
غصه و غم در دل ماها نبود
بچه هم آواز زیبا میسرود
چون زنان آوازشان گل کرده بود
دلبری از دیگران بیپرده بود
بود آزادی ما بیش از بهشت
توی کشور بود نادر کار زشت
هر یک از ما داشت توی کهکشان
صد ستاره از زمین تا آسمان
علم و دانشهای کشورهای دور
جمع میگردید در ایران به زور
درس و دانشگاه در حد وفور
چشم دشمنهایمان گردید کور
آنچنان تولید دکتر شد زیاد
هم قلی دکتر شد و هم کیقباد
دکتر و دارو برای هر مریض
در سه سوت آماده میشد روی میز
توسعه همراه صدها پیشرفت
سرعتی انجام شد با پول نفت
کارهای خوب با ساواک بود
جای ناخنهای مردم پاک بود
بود استقلال در ایران فقط
جیمی کارتر با فرح میکرد چت
کل دنیا بود زیر حکم شاه
آپولو از سوی ایران رفت ماه
این سخنهای خوش و اخبار ناب
عمهام میگفت دیده توی خواب
ثبت ديدگاه