از چاکر به حاکمی که در مرخصی است
استراماچونی بابرکت

راه راه:

چند روزی است در بلاد ما قنات ها و چاه های آب و فاضلاب شهر به جای اینکه پایین برود بالا می آید و جوش و خروشی راه انداخته است بی وجود. نمی دانم این سیراب سلطون بازی ها چیست که این ابرها در می آورند، مگر زیر پایش را نگاه نمی کند همه جای این بلاد که خالی از آب و علف است. نمی دانم چرا اینقدر روی بلاد دو سه روزی است کلید کرده است.

فی الحال مکتب خانه هایمان نیز تعطیل شده است و دانش آموزان چند روزی است در خانه شلنگ تخته می اندازند. مجبور به تعطیلی شدیم زیرا باید به همه شنا و طریقه روی آب مکاتبت کردن را می آموختند که این امر بسی پر هزینه بود و از اندازه جیب ما خارج.

ستاد حوادث یکهویی بلاد ما از این فاجعه، خودش دچار حادثه یکهویی شده است. چون معجزه است که آب سر بالا می رود. چاکرتان به شخصه چند نفر مامور فرستاد تا به تعقیب قورباغه های بلاد بروند و نگذارند ابوعطا بخوانند و به جایش «دوست دارم زندگی رو» را بخوانند، اما میسر نشد و قورباغه های بلاد مع الاسف بسی چموش تشریف دارند. هر چه از فلاکت این بلادمان بگوییم کم است. کلا شده است مانند رودخانه همه در آن به تفریح و شنا مشغول اند. گه‌گاهی هم مردم ماهی ای صید می کنند و دور نیست ماهی ها مقطوع النسل می شوند.

چاکرتان با نهایت جسارت پیشنهادی داشتم. به نظر چاکرتان چو بیاندازید که استراماچونی موقع رجعت باید از بلاد ما هم عبور کند. قرار است این بزرگوار از بلاد نسبتا شمالی عبور کند. نمی دانید چه معابری، چه طیاره هایی، چه شوفرهایی، برایش مهیا کرده اند که برگردد. اصلاً مثل ابر بهاری برایشان بودجه مرحمت شده است. اسم معابرشان را تغییر داده اند. وزیر امور خارجه شان حتی درگیر شده است که پول های این بنده خدا را بدهد. تازه میدانید چقدر پول بلاد غریبه گران است و دادن آن مع الاسف خیلی سخت است. شما چو بیندازید که این بزرگوار حتماً باید از بلاد ما هم رد شوند تا بلاد ما هم متبرک به برکت وجودیشان شود.

فی الواقع وقتی این امر انجام شد، جان خود را ضمانت می گذارم اگر این بلاد به سامان نیامد. چنان قورباغه ها را عاصی کنم که ابوعطا خواندن یادشان برود و هر روز برای پاچه خواری ما “دوست دارم زندگی رو” را بخوانند. چنان آبها را به زیر فرو ببرم که دیگر جرئت بیرون آمدن نداشته باشند و فی الفور دود شوند. جوری مدارس را راه بیندازیم که دانش آموزان به شخصه داوطلب فلک شوند. آری این است معجزه این بزرگوار. فی الحال لطفی نموده و همینطور الکی بگویید که قرار است از بلاد ما هم رد شود. از دست این آب عاصی شده ایم و جان ستاد حوادث یکهویی به لبش نزدیک شده است.
والسلام

ثبت ديدگاه




عنوان