یادداشت
اهمّیت متن خوب؛ نگاهی به اجراهای هانا ستوهی در خنداننده‌شو ۳

هانا ستوهی یکی از شرکت‌کنندگان مسابقه‌ی خنداننده‌شو ۳ بود که توانست در این سری از مسابقات توجّه مخاطبان و نیز داوران مسابقه را به اجراهای خود جلب نماید و علی‌رغم فراز و فرودهایی که در اجراهایش وجود داشت، توانست تا مرحله‌ی نیمه‌نهایی این مسابقه راه پیدا کند. در ادامه اجراهای او را از مرحله‌ی اول تا نیمه‌نهایی مورد بررّسی قرار می‌دهیم.

اولین چیزی که در اجرای هانا ستوهی در مرحله‌ی اول توجّه مخاطب را به خود جلب می‌کند، اجرای گرم و تسلّط بالای او در صحنه است؛ این اجرای قوی که مورد تحسین داوران و مخاطبان قرار گرفت، توانست نواقص متن وی را نیز تا حدودی پوشش دهد. البته در خود اجرا هم ایرادات کمی وجود داشت، برای مثال خندیدن‌های هانا ستوهی در چندجا از اجرا توی ذوق می‌زد و بهتر بود لحن جدّی و تا حدودی عصبانی کمدین، در تمام لحظات اجرا حفظ شود. ایراد دیگری که در اجرا وجود داشت، لحظاتی بود که کمدین از ترس تمام شدن فرصت اجرا، جلوی تشویق تماشاگران را می‌گرفت و این نه‌تنها لذّت شوخی را از مخاطب می‌گیرد، بلکه تا حدودی باعث دستپاچگی تماشاچیان و احتیاط آن‌ها در واکنش به شوخی‌های بعدی می‌شود، که این موضوع در نهایت می‌تواند به‌ضرر یک اجرای استندآپ کمدی تمام شود.

اما در محتوای این اجرا چند برگ برنده وجود داشت؛ اولین نکته‌ی مثبت متن هانا ستوهی شوخی با زبان کره‌ای بود که برای مخاطب تازگی داشت. شوخی با این زبان، می‌توانست به‌قدری زیاد باشد که شوخی‌ها لوث شود، اما هانا ستوهی کاملاً به‌اندازه از این تکنیک استفاده کرد و اجازه نداد این شوخی بی‌مزّه شود و حتّی شاید این فرصت را داشت که در این اجرا یک بار دیگر هم با زبان کره‌ای شوخی کند. برگ برنده‌ی بعدی محتوا، یعنی واکنش شخصیت‌های متن هانا ستوهی به عجله‌ی وی در موقعیت‌های مختلف نیز کاملاً جدید و منحصر به‌فرد بود. این‌که کاراکترها با عجله‌ی شخصیت اصلی ماجرا، دستپاچه شوند و به صورت خود بزنند، در دفعه‌ی اول خنده‌ای نگرفت، اما استفاده از تکنیک تکرار باعث شد در دفعات بعدی تبدیل به شوخی جذّابی شود که می‌توان آن را یکی از نمادهای اجرای هانا ستوهی دانست. همچنین یکی از شوخی‌های غافلگیر‌کننده‌ی هانا ستوهی، شوخی با خود مفهوم «نقد اجتماعی» بود که از جانب داوران مطرح شده بود.

با وجود موارد مذکور مهم‌ترین ایراد متن اجرای اول هانا ستوهی، پراکندگی موقعیت‌های داستان بود. به‌عبارت دیگر در اجرای هانا ستوهی موقعیت‌های مختلفی مثل واکنش‌های خانواده، جلسه‌ی خواستگاری، سفر به تهران و… وجود داشت، بدون این‌که یک نخ تسبیح برای ارتباط این موقعیت‌ها وجود داشته باشد. به همین دلیل نمی‌توان برای اجرای اول یک موضوع محوری معرّفی کرد؟ موضوع این اجرا عجول بودن کمدین بود؟ یا زبان کره‌ای بود؟ یا خرید خانه در تهران؟ یا… ؛ مشخّص نیست. با این‌حال این اجرا آن‌قدر قابل‌قبول بود که مجوّز صعود مستقیم هانا ستوهی به مرحله‌ی دوم باشد.

در مرحله‌ی دوم همان‌طور که قابل پیش‌بینی بود، هانا ستوهی همچنان در اجرا تسلّط بالایی داشت و مدیریت صحنه را کاملاً به‌دست گرفته بود؛ امّا این‌بار متن اجرای هانا ستوهی چیزی نبود که انتظار می‌رفت و سطح آن از متن اجرای مرحله‌ی اول بسیار پایین‌تر بود. متن اجرای دوم شوخی‌های ضعیفی داشت، البته این متن به‌عنوان یک متن طنز مکتوب می‌توانست اثری قابل قبول باشد، ولی مسئله همین‌جاست، درک تفاوت طنز مکتوب و طنز نمایشی است که می‌تواند زمینه‌ی خلق یک نمایش کمدی موفّق را فراهم کند. برای اجرا روی صحنه نیاز بود شوخی‌ها ضربه و غافلگیری بیشتری داشته باشند. همچنین ریتم شوخی‌ها ثابت نبود، یعنی بین شوخی‌ها فاصله‌ی زیادی وجود داشت که این فاصله ضرباهنگ خنده‌های تماشاچی را نیز کند می‌کرد.

البته این متن ایراد متن قبلی را نداشت و دارای یک موضوع محوری و ثابت بود، هرچند اجرا با توصیف اشتباهی شروع شد و ذهن مخاطب را از موضوع اصلی اجرا دور کرد؛ به عبارت دیگر موضوع اصلی متن، نصیحت‌های اطرافیان بود (که البته موضوع تازه‌ای هم نبود)، اما متن با کنایه به افرادی آغاز شد که موقع گفتن یک حرف «آدم را دق می‌دهند». یکی از ایرادات متن، شوخی با مفهوم دیوار چهارم بود؛ شکستن دیوار چهارم که یکی از تکنیک‌های هنرهای نمایشی است، مفهومی بود که توسّط رامبد جوان در دوره‌های آموزشی خنداننده‌شو برای شرکت‌کنندگان مطرح شده بود، پس طبیعتاً مخاطبان زیادی از این موضوع مطّلع نبودند؛ در نتیجه شوخی هانا ستوهی با رامبد جوان که مرتبط با مفهوم دیوار چهارم بود، نگرفت و مخاطب متوجّه آن نشد. یکی دیگر از شوخی‌هایی که چندین مرتبه تکرار شد، شوخی «آینه» بود که شاید قرار بود جایگزین شوخی «الآن که…» در اجرای قبلی شود، اما به‌دلیل ملموس نبودن رفتار محوری این شوخی در جامعه، باز هم مخاطب با آن ارتباط برقرار نکرد. در مجموع اجرای دوم هانا ستوهی نسبت به اجرای قبلی‌اش افت داشت و توقّع مخاطب و حتّی خود او را برآورده نکرد و در نتیجه باعث شد هانا ستوهی برای صعود به مرحله‌ی سوم یک اجرای نجات داشته باشد.

اجرای نجات هانا ستوهی بهترین اجرای او در طول مسابقه‌ و نیز یکی از بهترین اجراها در ادوار مختلف مسابقه‌ی خنداننده شو بود. متن این اجرا به‌قدری خوب بود که دیگر تسلّط او بر صحنه به‌چشم نیامد و تمام توجّه‌ها به سمت متن عالی این اجرا رفت. این اجرا با این‌که کلّاً پنج دقیقه زمان داشت اما پر از شوخی‌های بکر و متعدّد و متنوّع بود و در تمام مدّت اجرا خنده‌ی تماشاچی قطع نمی‌شد. داستان اجرا این بود که دانش‌آموان تیزهوش یک شهر مجبورند در مدرسه‌ای درس بخوانند که هنوز ساخت‌و‌ساز آن تمام نشده و در نتیجه دختران این مدرسه باید در کنار درس خواندن، در ساخت مدرسه نیز مشارکت کنند. این یک موقعیت کاملاً تازه است و از دل آن نیز شوخی‌های تازه خلق شد. تکنیک‌های تضاد، غافلگیری، غلوّ و تکرار بیشترین نقش را در خلق شوخی‌های این اجرا داشتند.

برای مثال این‌که دانش‌آموزان باید کارهای ساختمانی انجام دهند و نیز این‌که این اتّفاقات در یک مدرسه‌ی دخترانه رخ می‌دهد، یک تضّاد بی‌نظیر ایجاد کرده بود؛ یا مثلاً از عنصر تکرار در استفاده از جمله‌ی «یک خبر خوب دارم و یک خبر بد» به درستی استفاده شده بود؛ غافلگیری‌های شروع و پایان اجرا، بهترین آغاز و پایان را برای این متن رقم زده بود؛ همچنین مسئله‌ی گرانی به بهترین شکل در این اجرا مورد نقد قرار گرفت. اجرای نجات هانا ستوهی بیش از هر چیز نشان داد که او یک نویسنده‌ی توانا است و به خوبی می‌تواند شوخی‌های تازه و بکر خلق کند. با این تفاسیر اجرای نجات هانا ستوهی واقعاً او را نجات داد و باعث صعود او به مرحله‌ی سوم مسابقه شد.

اجرای نجات هانا ستوهی توقّع مخاطب را از وی بسیار بالا برد و مخاطب در مرحله‌ی سوم هم انتظار یک اجرای قوی و در سطح اجرای نجات را داشت، ولی این انتظار برآورده نشد. ایده‌ی اولیه‌ی اجرای مرحله‌ی سوم با این که ایده‌ی نسبتاً جدیدی بود اما پرداخت کافی نداشت و تا حدودی ایرادات اجرای دوم، نسبت به این اجرا هم وارد بود. فاصله‌ی بین شوخی‌ها زیاد بود، شوخی‌ها ضربه و غافلگیری آن‌ چنانی نداشتند و در مجموع متن اجرا نوسان داشت و ترکیبی بود از تعداد کمی شوخی نسبتاً خوب و تعداد زیادی شوخی‌ های‌ متوسّط رو به پایین. البته سطح این اجرا از اجرای دوم هانا ستوهی و سایر اجراهای بیشتر شرکت‌کنندگان در مرحله‌ی سوم، بالاتر بود و توانست رأی مردمی را برای صعود به مرحله‌ی نیمه‌نهایی برای او به‌ارمغان آورد.

اجرای نیمه‌نهایی هانا ستوهی که آخرین اجرای او در خنداننده‌ شو ۳ بود، در یک توصیف ساده اجرای خوبی بود. از نظر من این اجرا برای خداحافظی با خنداننده‌ شو اجرای سرحال و آبرومندی بود. هرچند یک متن متوسّط رو به بالا داشت و آن‌چنان غافلگیری نداشت، اما یک روند مناسب و درست را طی کرد و شوخی‌های خوبی داشت؛ یک شروع خوب که مخاطب را برای دنبال کردن داستان مجاب می‌کند و یک پایان‌بندی خوب که با یک دغدغه‌ی اجتماعی و انتقاد درست از یک مشکل اجتماعی (بورس) به پایان می‌رسد. فاصله‌ی بین شوخی‌ها مناسب بود و خنده‌های تماشاچی در طول اجرا استمرار داشت. داستان اجرا خسته‌کننده نبود و با سرعت مناسبی پیش ‌رفت. همان‌طور که امیرمهدی ژوله هم اشاره کرد، اجرا با شکلی جدید و متفاوت از خاطره شروع شد و بهتر بود همین زاویه‌ی دید تا پایان اجرا حفظ می‌شد و اجرا باز در قالب خاطره‌گویی پیش نمی‌رفت؛ اما همان بخش کوتاه اول اجرا نیز نشان داد که هانا ستوهی در قالبی غیر از خاطره نیز می‌تواند بنویسد و شوخی‌های خوب خلق کند. در هر صورت اجرای هانا ستوهی در نیمه‌نهایی که در مقابل محمّدحسین توسّلی قرار گرفته بود، نتوانست صعود او به فینال خنداننده‌شو ۳ را رقم بزند.

از مجموع اجراهای هانا ستوهی چند نکته قابل ذکر است؛ اول این‌که هانا ستوهی یک طنزنویس تواناست و چه بخواهد، چه نخواهد، مخاطب او را با اجرای نجاتش خواهد شناخت و در آینده توقّع متنی به قوّت متن اجرای نجات را از او خواهد داشت؛ پس تمرکز و تلاش او باید بیش از پیش معطوف به نوشتن یک متن خوب و درخشان، با موقعیت‌های بدیع و شوخی‌های خلّاقانه باشد. دوم این‌که هانا ستوهی برای ادامه‌ی این مسیر باید زاویه‌ی دید خود را در اجرا تغییر دهید؛ به عبارت دیگر او در تمام اجراهایش از قالب خاطره و زاویه‌ی دید اول‌شخص استفاده کرد؛ او باید بتواند از قالب خاطره خارج شود و از زاویه‌ی دید سوم‌ شخص نیز در اجراهایش استفاده کند، مانند همان مقدّمه‌ی کوتاهی که در آخرین استند‌آپش اجرا کرد. و آخرین نکته این‌که هانا ستوهی نشان داد می‌تواند بدون شعارزدگی و بدون اشاره‌ی مستقیم، مسائل روز جامعه را مطرح و با آن‌ها شوخی کند؛ این مسئله باید در اجراهای بعدی ستوهی پرّرنگ شود تا اجراهای او عمق پیدا کند. در پایان می‌توان گفت که هانا ستوهی با رعایت نکات مطرح شده قطعاً یک نویسنده و کمدین موفّق خواهد بود.

ثبت ديدگاه