اولویت‌های کاری‌ فراموش شده
ای بسوزد پدر مشغله!

زیادشدن حجم مشغله‌‌ و ازدست‌‌دادن سررشته‌ی امور، رخدادی است که شاید صابون آن حداقل یک بار به تن تمام انسان‌های عصر حاضر خورده باشد. نتیجه‌ی طبیعی چنین رخدادی، این است که گاهی انجام برخی از کارها، هرچند ضروری، فراموش می‌شود. مطمئنم که اگر بنده بیایم و از شما بپرسم که در چنین شرایطی، آیا “دیگر حالی به آدم می‌ماند؟!” حتماً پاسخ خواهید داد که “نه والّا!” و اگر در ادامه بپرسم که آیا “احوالی به آدم می‌ماند؟!” خواهید گفت که “نه بِلّا!”. پس همه هم‌نظر هستیم که در صورت بروز چنین شرایطی برای فرد یا گروهی، نه‌تنها جای سرزنش نیست، بلکه وظیفه حکم می‌کند با یادآوری کارهای فراموش‌شده، کمکشان کنیم.

از جمعه‌ی گذشته به‌دنبال وقوع یک حادثه‌ی تیراندازی در منطقه‌ای که مختص به تبعه‌های کُرد فرانسه است، شاهد تجمعات اعتراضی کُردها و وقوع تنش میان معترضان و پلیس فرانسه هستیم. اما گویا برخی از رسانه‌ها (مانند اینترنشنال، بی‌بی‌سی و…) که علاقه‌ی خاصی به مخابره‌ی حوادث این‌چنینی دارند (به نمونه‌ی فعالیتشان برای پوشش خبری ناآرامی‌های اخیر ایران مراجعه فرمایید)، به‌دلیل حجم زیاد مشغله و گرفتاری‌های مختلف زندگی، فراموش کرده‌اند رویه‌ی غالب رسانه‌ای خود را در مورد فرانسه نیز پیاده کنند. به همین دلیل، به حکم وظیفه باید به یاری‌شان بشتابیم و با یادآوری اولویت‌های کاری‌شان، مانع از انحراف رویه‌شان شویم.

بیدارگری احساسات

رسانه‌های مذکور اگر سرشان خلوت بود، در گام نخست باید با پمپاژ بیست‌و‌چهارساعته‌ی گزارش‌های مهیج و پخش تصاویر باکیفیت معترضان خون‌آلود، آن دسته از کُردهایی را که به‌دلیل بیدارنشدن احساسات، هنوز به خیابان‌ها نیامده‌اند، تشویق به پیوستن به جمع معترضان می‌کردند. پس بهتر است دست بجنبانند و گام نخست را بردارند.

پلیس باید موز بخورد

باید نیروهای پلیس را که سعی می‌کنند مانع بزن‌وبشکن معترضان خشمگین شوند، به خشونت، درندگی، نقض حقوق بشر و هر چیز دیگری که بگنجد یا حتی اصلاً نگنجد، متهم کنند. چون پلیس به بهانه‌ی برقراری امنیت، دارد غلط زیادی می‌کند و جلوگیری از این غلط زیادی، از وظایف رسانه‌های مذکور است. باید مصرانه یادآور شوند که پلیس در این مواقع فقط باید گوشه‌ی خیابان بایستد و موز بخورد.

تنویر افکار با آمار

این رسانه‌ها باید مثل همیشه سرعت انتقال اخبار را با کمک آمار، بالا ببرند. مردم خبر سه کشته را ممکن است منتشر نکنند، اما خبر دویست کشته، خودش بر پشتِ میگ‌میگ سوار است. الان فقط مهم این است که به‌عنوان یک رسانه، افکار را متوجه این حادثه کنند. حالا آمار آن سه کشته هم در آینده حتماً به دویست تا می‌رسد دیگر.

ترسیم شفاف آینده

به‌سرعت چند نفر را تحت عنوان بحث کارشناسی دور یک میز جمع کنند – حتی ساقی‌های پارک محله هم قبول است – و آینده‌‌ای روشن را برای معترضان ترسیم کنند. بهتر است برای جبران زمان ازدست‌رفته، از قسمت‌های خیلی مبهم پیش‌گویی‌های نوستراداموس بهره بگیرند و با تفسیر آن قسمت‌ها به پیروزی قطعی معترضان، آنها را برای ادامه‌ی بزن‌وبشکن‌ها تشویق کنند.

بیخیال دنیا

بر وسوسه‌ی انتشار هر خبر دیگری غیر از اخبار اعتراضات، غلبه کنند. ضمن اینکه اساساً خبری هم در دنیا نیست، به‌‌اندازه‌ی کافی رسانه‌‌‌ی غیرحرفه‌ای برای پوشش اخبار سایر نقاط جهان، وجود دارد.

افشای بیکفایتیها

قطعاً ریشه‌ی این اعتراض هم یک بی‌کفایتی حکومتی ‌است. بی‌کفایتی‌ها را قاطعانه افشا کنند و بر لزوم ساقط‌شدن حکومت بی‌کفایت، تأکید کنند. از طرفی چون در نوبت قبلی فعالیت گسترده‌شان، نتوانستند ساقط‌شدن حکومت را دشت کنند و رنگ به رخسارشان نمانده، این یکی را حسابی بچسبند تا بلکه حال به حال‌دانشان بیاید.

ثبت ديدگاه




عنوان