روزنوشت رئيس فدراسيون فوتبال بعد از تصويب قانون خاتمه خدمت بازنشستگان
با اینفانتینو وسط دو نیمه
۱۱:۵۵ ب٫ظ ۲۸-۰۸-۱۳۹۷
راه راه: ۲۳ شهریور
امروز ساعت ۷ از خواب بیدار شدم. دندانهایم را شستم و نشستم سر میز صبحانه. داشتم چای را در استکانم میریختم که گوینده شبکه خبر گفت قانون منع به کارگیری بازنشستگان تصویب شده و کلیه بازنشستهها باید سریعا از سمتهای دولتی برکنار شوند. چایی از استکان سر رفت و روی پایم ریخت! فورا از عیال پرسیدم: عیال، من که بازنشست نشدم؟ گفت چرا سر عروسی نوهی دوم عمو کوچیکه بود که بازنشست شدی! گفتم شوخی می کنی! پس چرا این همه سال است دارم کار می کنم؟ گفت: خدمت عزیزم! همیشه عشق به خدمت به مردم در دلت می جوشید و هیچ وقت کهولت سن باعث نشد از این وظیفه مهم شانه خالی کنی. گفتم درست میگویی. اما قانون قانون است. حالا که مجلس گفته بازنشستهها باید بروند دیگر ماندن به مصلحت نیست. باید سریعا بروم. فقط خدا کند من را از این قانون استثنا نکنند یا فیفا گیر ندهد که آنوقت مجبورم علیرغم میلم باز هم بمانم.
۱۶ مهر
الان دقیقا ۲۴ روز است که هر شب دو ساعت یک بار از خواب میپرم و با خودم میگویم نکند وزیر ورزش من را از قانون منع به کارگیری بازنشستهها استثنا کند؟ نکند فدراسیون فوتبال را تافته جدا بافته حساب کند؟ نکند…؟! اما خوشبختانه امروز شنیدم وزیر در مصاحبهای اعلام کرد این قانون برای تمامی فدراسیونها لازمالاجراست و استثنا هم ندارد. خیالم از بابت وزارت ورزش راحت شده و فقط میماند فیفا و مجلس. باید نامهای به وزارت ورزش بنویسم و از ایشان بابت این مساله تشکر کنم.
۱ آبان
نمیدانم کدام شیر پاک خوردهای متن نامه تشکر من به وزیر را تغییر داده و در آن درخواست ابقای من را مطرح کرده! از سر صبح از این بابت عصبانی هستم. حتی برای این که حساب کار دست بقیه بیاید زدم استکان چایی را شکستم که البته چون جنسش خوب بود نشکست و جلوی بقیه ضایع شدم. هی جوانی یادت بخیر! آن روز ها ظرف استیل را میکوبیدم زمین چهل تکه میشد اما الان یک استکان چینی اینجور آدم را ضایع می کند. این خودش نشانهای است برای این که باید ادامه کار را به جوانان بسپارم. همهاش نگرانم که کارها آن جور که باید و شاید به نتیجه نرسد.
۷ آبان
متاسفانه امروز یکی از اعضای فراکسیون مجلس مصاحبه کرده و گفته چون از نظر فیفا فدراسیون فوتبال یک نهاد غیردولتی است اجازه دخالت دولت را در امور این فدراسیون نمیدهد. حسابی از خورد و خوراک افتادهام. آخر فیفا چهجور نمیفهمد که تمام بودجه فدراسیون فوتبال را دولت میدهد و بدون حمایت مالی دولت، فوتبالیستهای ما یک عکس هم نمیتوانند با شورت ورزشی بگیرند؟ آن چندرغاز درآمدمان را هم که هی فرت فرت به بهانههای مختلف مسدود میکند. رو هم خوب چیزی است والّا! لازم است یک نامه به فیفا بزنم و در آن توضیح بدهم که تمکین از قانون چقدر برای ما مهم و حیاتی است.
۱۶ آبان
امروز با رئیس محترم مجلس جلسهای تشکیل دادم تا خیال خودم را از بابت برکناری خودم راحت کنم. آخر یکی از جاهایی که ممکن است من را از قانون مستثنا کند و همه برنامههایم را به هم بریزد مجلس است. خوشبختانه آقای لاریجانی هم نظرش بر مستثنا نشدن من بود. حدود یک ساعت و نیم در اتاقش بحث میکردیم. من هی تاکید میکردم که نباید مستثنا بشوم و ایشان هی تایید کردند که مستثنا نمیشوی. اما همش ته دلم میگفتم نکند یک دفعه برود من را مستثنا کند. آخر ایشان تصمیمات مهمتر از این را بیست دقیقهای گرفته و کلا شخصیت غیر قابل پیشبینی دارد. بنابراین هی به تاکیدات خودم ادامه دادم تا این که کاملا مطمئن شدم که تابع قانون خواهم بود و مجلس من را مستثنا نمیکند.
۱۸ آبان
فردا فینال جام ملتهای آسیا در تهران است و اینفانتینو خودش شخصا به تهران میآید. بهترین وقت ممکن است که او را راضی کنم که در صورت برکناری من فدراسیون فوتبال را جریمه نکنند و اجازه دهند روند قانونی به شکلی مناسب طی شود تا جوانهای پر انرژی جای من پیرمرد را بگیرند. وای… اگر اینفانتینو نپذیرد چه؟! از سر شب تا حالا خوابم نمیبرد. کتری را گذاشتم روی گاز کمی سنبلالطیب بخورم. جوش نمی آید لامصب!
۱۹ آبان
این همه آدم آمدند ورزشگاه برای خودشان با خیال راحت داد میزنند و فحش میدهند آنگاه من باید اینجا با کت و شلوار بنشینم و یک بوق خشک و خالی هم نمیتوانم بزنم. اَه… این چه شغل مزخرفی است! کی تمام میشود تا با خیال راحت زندگیام را بکنم. کلی با آقای اینفانتینو صحبت کردم. میگفت اگر خودت استعفا بدهی هم نمیگذاریم از فدراسیون بروی! اما اگر برکنارت کنند باز هم نمیگذاریم از فدراسیون بروی و تازه برایتان مشکل هم ایجاد میشود. خدا کند برکنارم نکنند. خدا کند خودم استعفا ندهم… خدا کند…
ثبت ديدگاه