بهنام بانی!

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‌کند
پیرزن هم با تولد شادمانی می‌کند!

کیک من دارد نود شمع و سه تا هم فشفشه
کیک من این روزها آتش فشانی می‌کند!

هر چه می‌خواهم که خاموشش کنم این کیک را
فوت من اظهار عجز و ناتوانی می‌کند!

آنکه گفته عاشق ایران و ایرانی است هم
آمده در جشن من خشتک درانی می‌کند!

دارم از دنیا عروسان قشنگی حیف که
این یکی بر آن یکی جفتک‌پرانی می‌کند!

کل دنیا مهربان هستند با من منتهی
چون به ایران می رسم نامهربانی می‌کند!

کرده ایران با دهان ما همانی را که آن_
_تکه های آخر قوطی رانی می‌کند!

خیس گشته پوشکم از ترس موشک هایشان
قدرت آن‌ها مرا دارد روانی می‌کند!

گرچه قصد دوستی داریم در ظاهر ولی
هر که دارد دشمنی، با ما تبانی می‌کند!

کشور من مثل امریکای احمق نیست چون
حیله‌ها و دشمنی‌ها را نهانی می‌کند!

*این ترامپ ساده هی بالا و پایین می‌پرد
مثل آن کاری که هی بهنام بانی می‌کند!

هر کسی هم نامه ای از سوی آن‌ها می‌برد
خیط گشته، نامه را آنجا که دانی می‌کند!*

عمر من هم آخرش روزی به پایان می‌رسد
حق تعالی شادمانی را جهانی می‌کند!

ثبت ديدگاه




عنوان