دستانی درازتر از پا
بیرو
۱۰:۰۲ ق٫ظ ۰۶-۰۱-۱۴۰۴
آن شیر دروازه ایران، آن پنالتیگیر رونالدوی دوران، آن دماغشکسته از لگد مدافعان، آن مملو از سوتی و لبخند، شیخنا علیرضا بیرانوند -مدالله سواتیته- نقل است شبی خسته از روزگار شبانی با نوای «دارم میرم به تهران» به پایتخت آرزوهایش گسیل همیداشت و از آنجا که فشار آب کارواش وی را به یاد آبشار و آبتنی در رودخانههای لرستان همیانداخت پاشنه کفشش را برهمیکشید و مشغول به کار شد. از قضا مدیرعامل باشگاه نفت -دامت طول ریاسته- وی را که دارای قدی بلند و دستانی درازتر از پا! بود، پسندید و گفت: «دو تا چشمون سیا تازگیا تازگیا دلمو دیوونه کرده»
و از آنجا که وی آوای بعبع گوسفندان را به عشق فوتبال رها همیکرده بود پذیرفتندی.
الغرض پس از معاملات فلافلی و بیتوته نمودن بر چمنهای میدان آزادی، شیخنا به عشقش برسیدندی.
سنه ۲۰۱۸ در باب وردکاپ در بلاد امانوئل مکرون-دامت اضافاته- ابن سوتی، پس از ظفر مقابل تیم شبهای کازابلانکا؛ مراکش خودمان، در حال تقسیم شادیاش با دیگران، چشم در چشم کامیرا فریاد زد: لِس اِ بَاوووو
مسئولین تیم ملی را از این کار وی رنجشی نه، بلکه آنقدر خندیدندی که تسمه تایم پاره کردندی و آواز در دادندی:
تو از کدوم قصهای که خواستنت عادته
نبودنت فاجعه بودنت امنیته!
ثبت ديدگاه