راهراه و مخاطبان در هفتهای که گذشت
از تحلیلهای واقعا پرمغز تا نامهای باورنکردنی!
۶:۵۷ ب٫ظ ۱۴-۰۳-۱۳۹۵
مخاطب اول:
سلام عرض کردم. میخواستم بگویم این جشنوارهای که اخیرا تحت عنوان «جشنواره فیلم مدافعان حرم» برگزار شد، خیلی کار پیشپاافتاده و ضعیفی بود. اصلا مگر خود این مدافعان حرم چه کردهاند که حالا ما بخواهیم برایشان جشنواره هم بگیریم؟! آنها فقط به خاطر پول رفتهاند دو هزار کیلومتر آنطرفتر و دارند با تکفیریها میجنگند تا وارد مرزهای ما نشوند و این وسط نهایتا جان خود را هم از دست میدهند؛ همین!
(روشنفکر برونمرزی از درونمرز)
مخاطب دوم:
سلام. من اول از همه بگویم اینجا خیلی تاریک است و من به همین دلیل نمیتوانم خیلی خوب صحبت کنم!
راهراه: سلام. تاریکی چه ربطی به صحبتکردن داره؟!
_ ربط داره؛
راهراه: بله؛ ممنون از پاسختون. صحبتتون رو بفرمایید.
خواستم بگویم شما چرا اینقدر به آقای کمال تبریزی گیر میدهید؟! من ایشان را میشناسم. ایشان بسیار زودرنج و قهرقهرو هستند. آن دفعه که عزیزان ایل بختیاری گیر دادند به ایشان و این دفعه هم که آقای فراستی. بله؛ منظورم همان لفظ دیاثت فرهنگی است. بابا بیخیال این آقای تبریزی بشید جون داداش! بگذارید این فیلم سرزمین کهنش رو تموم کنه. میشه مثل ورزشگاه نقشجهان اصفهان ها! از ما گفتن بود…
(کافهنشین از توی کافه)
مخاطب سوم:
سلام.
.
.
راهراه: الو… کسی پشت خطه؟!
.
.
راهراه: خب آقا جان قطع کنید، خط الکی اشغال نشه!
.
.
(بعد از گذشت حدود نیم ساعت از سلام) خداحافظ.
(منورالفکر کیارستمیدوست از پشت خط)
مخاطب چهارم:
سلام. آقاجان، این چه وضعیست؟! من اصلا این رأیگیری را قبول ندارم. این آقای کواکبیان فکر کرده که چی؟! فکر کرده میتواند جای من را بگیرد؟! نخیر آقاجان… این افتخار فقط و فقط مختص من است و هیچکس حتی خود من هم نمیتوانم دوباره آن را تکرار کنم. فقط یک نفر روی این کره خاکی بوده که توانسته در رقابت با آرای باطله شکست سختی بخوره و آن هم من بودم و بس. پس خواهشا آقایان و بانوان راهراه، اینقدر آقای کواکبیان را با من مقایسه نکنید. مرسی، اه.
(مهدی کروبی در نامهای به راهراه)
ثبت ديدگاه