نامهای برای شرح افتخارات
تو «قیف» شدیم!
۱۲:۲۴ ب٫ظ ۱۴-۰۲-۱۴۰۲
از: فرمانده نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا
به: رئیسجمهور بایدن
پرزیدنت بایدن!
امیدوارم در صحت کامل و در محیطی آرام و بدون هرگونه صدای اضافه بهسر ببرید. ما تمام تلاشمان را برای دوباره رای آوردن شما انجام میدهیم و در تلاشیم امتیازات دریایی فوقالعادهای را به دست آورده تا علیرغم ادعای ترامپ، آبروی کشور، از بین نرفته و آمریکا از مسیر فروپاشی، دنده عقب بگیرد. در چند روز گذشته دو عملیات غرورآفرین را پشت سر گذاشتیم. البته میزان آفرینش غرور در عملیات شماره دو به میزان معتنابهی از عملیات شماره یک کمتر بود، که البته در عرصه رویارویی با ایرانیها طبیعی است. در اینجا چند نکته مهم در ارتباط با این عملیاتها ارائه میشود.
۱- در عملیات شماره یک، سربازان ما با موفقیت تمام توانستند نفتکش «سوئز راجان» را که نفت خام ایران را به چین میبرد، مجبور به تغییر مسیر کرده و آن را با قدرت تمام تصاحب کنند. از آنجا که در درگیریهای سابق میان دو کشور ایران و ایالات متحده، عموما شرایط جوی به نفع ایرانیها بوده و سربازان ما با غافلگیری، رودست میخوردند، لذا قبل از آغاز عملیات، تمامی شرایط جوی را طی یک سال قبل و شش ماه بعد بررسی کردیم که امکان هرگونه بارندگی و توفان دریایی، سونامی، زلزله، سیل دریایی و توفان شن طبس را در منطقه عملیاتی رد میکرد. توقیف این نفتکش در راستای نشاندن ایران سر جایش بود. چرا که این اواخر خیلی مدعی بودند که تحریمها برایشان بیاثر شده و آن را هیچ میانگاشتند. لذا در حال دور زدن تحریمها و فروش نفت به چین، غافلگیرشان کردیم و یکی زدیم و در رفتیم. قدرت دریایی ما به حدی زیاد است که با تیزهوشی، رادارهای نفتکش مورد نظر را نیز خاموش کردیم تا بعد از در رفتن، پیدایمان نکنند و یک وقت دچار ضربه ملایم مغزی نشویم.
۲- در عملیات شماره دو نیز همانند شماره یک، افتخار آفریدیم. البته افتخاری که در این عملیات آفریدیم، با افتخار قبلی تفاوت اندکی داشت. توضیح این تفاوت با زبان فارسی سخت اینگونه است که به معنای واقعی کلمه، شتک شدیم. این نفتکش علیرغم ظاهرسازی با پرچم جزایر مارشال، باز هم توسط ایرانیها شناسایی شده و توسط آنها به امانت گرفته شد. در حین انجام عملیات شماره دو، بارها تلاش کردیم ببینیم چه گِلی باید به سر بگیریم تا از این آبروریزی خلاصی یابیم، تا ایرانیها نیز بفهمند دنیا دست کیه! در این راستا چندبار تهدید کرده و گفتیم سمت ما نیایند؛ اما به علت بوی زیاد مواد نفتی، محموله نفتکش مورد نظر را برای مدتی از خودمان دور کرده و به نیروهای ایرانی سپردیم یا به عبارت دیگر، ایشان ادعا کردند نفتکش را به زور از ما امانت گرفتند. هرچند برنامه ما اینگونه بود که طی دو مرحله بزنیم و بعد از آن در برویم، منتها طی یک عملیات پیچیده نظامی، زدیم و در مرحله دوم به جای اینکه در برویم، مثل چیز در باتلاق گیر افتادیم.
با توجه به اتفاقات مکرر در منطقه خاورمیانه و علیرغم اینکه امید اسرائیل و اعراب هستیم، لکن حضور ما در این منطقه روی اعصاب ایرانیها است و چشم دیدن ما را ندارند. لذا پیشنهاد میشود یا از خلیجفارس جمع کنیم و برویم و یا بعد از این عملیاتی جهت کرم ریختن به منافع ایران انجام نشود. همانگونه که مستحضرید آنها قصد برداشتن دستشان از روی سر ما را ندارند و ول کن ماجرا نیستند.
در آخر لازم است این نکته را هم عرض کنم که اگر برایتان سوال پیش آمده که چرا نامه را به زبان فارسی نوشتهام، باید بدانید خدمتگزاران شما در ناو حاضر در خلیج فارس، زبان مادری خود را فراموش کرده و همگی فارسی صحبت میکنند.
عزت زیاد
ثبت ديدگاه