رسالهای در باب وجوب ماش و مکانیسم ماشه
جام شوکرانِ ماشه
۱۰:۰۲ ق٫ظ ۱۸-۰۶-۱۴۰۴
رسالهای در باب وجوب ماش و مکانیسم ماشه، به سبک علمای اعلام و فقهاء کرام و به نیت روشنگری خاصه در ایام پرآشوب دیپلماسی و مذاکرات، تدوین شد.
باب اول: در نگارش ماشه در کتب و قراردادها
و از جمله مستحبات مؤکد آن است که در کتابت، از ماش و ماشه بهره برد. یکی از علما قویاً معتقد است که از باب استحباب، باید در قراردادها نیز ماش و ماشه نگاشته شود از برای تیمن و تبرک، حتی اگر خودت ندانی. زیرا جهل به ماشه، مانع از اجرایش نیست و این خود از کرامات اهل تدبیر است.
باب دوم: در آداب مجالست و پذیرش اقوال طرف مقابل
اگرچه برخی عقیده بر وجوب ماشه را کتمان کرده و صرفاً بر این باورند که به گاه مجالست و مباحثت و مذاکرت، هر آنچه آن دیگری گفت را باید پذیرفت. و این خالی از قوه نیست. زیرا مهمان حبیب خداست و حرفش به روی دیده، حتی اگر میزبان باشد. و اگر ماشهای در کلام او نهفته باشد، باید آن را حمل بر حسن نیت نمود.
باب سوم: در تقیه و انکار ماشه تا عبور خر از پل
اجماعی علما آن است که ماشه را شنیده و نشنیده، انکار باید کرد تا خرها از پل گذر کنند. و اگر بعدها خری در گل ماند، فکری دیگر باید کرد. در این باب، گفتهاند: «ما اطلاعی نداشتیم»، «این بند از قبل بوده»، «ما صرفاً اجرا کردیم» و این از باب دفع مفسده است.
باب چهارم: در آداب چکاندن ماشه و خطای ظریف در پذیرش آن
و از جمله لطایف این باب، آن است که برخی اصحاب تدبیر به گمان حکمت و پیشبینی مکانیسم ماشه را چون جام شوکران پذیرفتند. بیآنکه بدانند این جام نه برای سقراط که برای خودشان تدارک دیده شده بود.
و این خطا، از آن رو ظریف است که در ظاهر ماشه را ابزاری برای کنترل و هشدار دانستند، حال آنکه در باطن آن را به مثابه زنگ در خانهای پذیرفتند که کلیدش در دست دیگری است. پس هرگاه آن دیگری اراده کند، زنگ را میفشارد و اهل خانه را از خواب غفلت بیدار میسازد—ولو آنکه اهل خانه در حال چرت بعد از ظهر باشند.
ثبت ديدگاه