در طلب شهادتیم و عاشقان صف به صف

برج خیال خام تو گشته نشانهٔ هدف

توی کفی زیاد شد سرعت انتقام‌مان؟

طالع اگر مدد کند پوزه‌ات آورم به کف!

ابراهیم صفائی

تو که می‌ترسی از چاقو

جنایت می‌کنی؟ پررو؟!

چرا عاقل کند کاری

که شلوارش بگیرد بو؟

محمد عظامی

گیرم تو نظام تک و پاتک داری

یا گنبدِ آهنین و موشک داری

اینست سوال: تو به حدّ کافی

در زیرزمینِ خویش پوشک داری؟

احد ارسالی

با این همه جنگ و تهاجم‌های تکراری

دارد به اینجا می رسد: “تسلیم” اجباری

بوی تعفن می‌دهد سرباز اسقاطیل

خون با نجاسات تنش قاتی است انگاری

امیر یزدی

به فکر عرض اندامی دلاور؟!

نهایت باشد عنوان تو سر خر

ببین تا این طرف‌ها مانده باشی

دچار تیر غیبی خاک بر سر

 طاهره ابراهیم نژاد

تو گفتی صاحب مسلخ شدی که

خودت هم راهی دوزخ شدی که

نگفتم با مسلمان در نیفتی

دوباره سنگ روی یخ شدی که

طاهره ابراهیم نژاد

کشتی و شاد بودی و سر مست

دست بالای دست بسیار است

محض یادآوری خاطره‌ها

عدد بیست و‌ پنج یادت هست؟!

طاهره ابراهیم نژاد