در یک جنگل بزرگ، حیوانات زیادی زندگی می‌کردند. روزی حیوانات تصمیم گرفتند به مناسبت ماهگرد افتتاح منطقه شکار ممنوع، یک همایش پلنگی شتری( یا فرهنگی هنری) برگزار کنند. برای همین، همه جانوران خشکی و هوا را دعوت کردند و قرار شد برای حضور آبزیان، به صورت مجازی و در بستر وب هم برنامه‌ریزی شود.

تیم برگزاری مراسم، جغد را که به تازگی با نمره عالی از دانشگاه آزاد شمال جنگل، فارغ‌التحصیل شده بود، به عنوان نویسنده انتخاب کردند. هر چه گفت که رشته‌اش نرم‌افزار است و اصلا پایان‌نامه‌اش درباره چگونگی انتشار کرم در شبکه‌های پیرتوپیر بوده، خندیدند و فکر کردند شوخی می‌کند. جغد بالاخره یک نمایشنامه نوشت و شیر هم با توجه به روحیات مدیریتی و تیپ شخصیتی‌اش که ESTJ بود، کارگردان نمایش شد. 

سکانس جلسه: 

بازیگران به ترتیب ورود به صحنه: شیر، کفتار، سگ هار، لاشخور، موش، خرس تنبل، روباه و چند حیوان دیگر: 

شیر: خب همون‌طور که حتما سناریو رو خوندین، داستان دارای آرایه تحوین، یعنی نسبت دادن ویژگی‌های حیوانی به انسان‌هاست.

(با کمی مکث): با توجه به نمایشنامه، نقش اسرائیل، برای کفتاره. 

کفتار (خون استخوان کتف آخرین آهویی که جسدش را پیدا کرده و خورده، از سیبیلش پاک می‌کند): بابا این جغدم یه چیزی شنیده؛ باور کن من اصلا یادم نیست آخرین باری که خودم شکار کردم کی بوده. من مناسب این نقش نیستم. 

شیر: خب آخه به جز تو کی می‌تونه درش بیاره؟ 

کفتار (به بقیه حیوانات نگاه می‌کند): بدین سگ هار بازی کنه. 

سگ هار (با عصبانیت، پاچه کفتار را می‌گیرد): بابا، من مریضم نه مجرم؛ ویروس هاری نگرفتی بدونی چه بلاییه. به مادرم قول دادم فقط پاچه بگیرم. مادرم منو تو نقش اسرائیل ببینه، دق می‌کنه. 

شیر (کلافه می‌شود): باشه بابا. اسرائیل مال لاشخور. 

(لاشخور می‌خواهد حرفی بزند؛ موش وسط می‌پرد): من می‌گم اسراییل رو بذارید برای شوهر عمه من که الان نیست از خودش دفاع کنه.

(شیر سر تکان می‌دهد. بعد از اسراییل، بقیه نقش‌ها یکی یکی تقسیم می‌شود. این قسمت کات می‌خورد. نوبت به سازمان ملل می‌رسد)

شیر (اعضای جلسه را با دقت از نظر می‌گذراند): خب، شما که همه نمایشنامه رو نوسازی کردین؛ سازمان ملل واسه کی؟ 

خرس تنبل (با بی‌قیدی خاص خود، کمرش را می‌خاراند و در عرض سه دقیقه این جمله را می‌گوید): اونــم مــگه بازی کردن مــی‌خواد؟ همیـــن بوته عـــلف هـــرز که اینجاست سازمان ملل باشـــه دیـــگه.

(همه به موافقت سر تکان می‌دهند) 

شیر (با رضایت سر تکان می‌دهد): خیلی عالی. روباه، جمع‌بندی جلسه رو بخون. 

روباه (می‌ایستد و کاغذ را جلوی صورتش می‌گیرد): جلسه تیم برگزاری نمایش همایش، پیرامون تقسیم نقش‌ها، با این نتیجه به پایان رسید: 

اسرائیل: شوهرعمه موش، که حضور ندارد

آمریکا: نوه عمه شغال، که حضور ندارد

انگلیس: بچه فامیل ما، که هنوز زبان‌دار و عقل‌رس نشده که مخالفت کند

فرانسه: خروس مزرعه بالای جنگل که رفته سربازی و اصلا در همایش شرکت نمی‌کند. 

عربستان: بوته علف هرز شماره یک

اردن: بوته علف هرز شماره دو

مصر: بوته علف هرز شماره سه

کویت: بوته علف هرز شماره چهار

قطر: بوته علف هرز شماره پنج

… 

سازمان ملل: بوته علف هرز شماره ۱۸٠

ختم جلسه.