آیین مکانیزم ماشهمذگان
ردپای مکانیزم ماشه در متون کهن
۱۰:۰۲ ق٫ظ ۱۳-۰۶-۱۴۰۴
مدتیست در فضای جامعه عبارت مکانیزم ماشه را زیاد شنیدید. جالب است بدانید به تازگی در متون باستانی ایرانی این عبارت کشف شده است. در آیینهای قدیم، ما ایرانیها مکانیزم ماشهمذگان داشتیم. در آن ایام جشنی برپا میشد و از خوش قولها تقدیر میکردند. اما مثل چهارشنبهسوری یا خیلی از فرهنگهای کهن دیگر، ما فقط شاهد اسم آن هستیم و واقعیت پشت آن از یادها رفته است.
در این دوران اما مکانیزم ماشه نمودهای دیگری دارد که در این مقال میگنجد و میخواهیم به بیان آن بپردازیم.
در دنیای کارفرما-کارگری وقتی کارفرما به کارگرش قول بیمه تمام ماه را میدهد اما برای کارگر از هر ماه ۱۵ روز بیمه رد میکند و کارگر وقتی بازنشست میشود تازه متوجه میشود ای دل غافل! به جای ۳۰ سال سابقه، ۱۵ سال سابقه دارد.
در عالم زن-شوهری بسیار دیده شده شوهر در دوران خواستگاری وعدههای فراوان داده که به خاطرت کوه را میگذارم روی دوشم، رخت جنگ را میپوشم و ماه را میآورم به خانه و از این دست جملات. اما پس از ازدواج حتی یک کیسه برنج ده کیلویی را روی دوش نمیگذارد و رخت مهمانی به زور میپوشد و به جای ماه، مهتاب به خانه میآورد و بگذریم دیگر… .
در عالم دانشجو-استادی زمانی که به درخواست استاد برای نمره پانزده، شصت و سه عنوان مقاله با نام وی مینویسی و در بیست و هفت پروژه شرکت میکنی، انتهای ترم استاد نمره ۹/۷۵ را در واپسین لحظات اتمام مهلت رد میکند و تا میآیی اعتراض بزنی سایت بسته میشود. البته دیده شدند اساتید باوجدانی که پس از اعتراض به اشتباه خویش اعتراف کرده و فرمودند: «عهعه پورعرب، من تو رو با عرب نیا اشتباه گرفتم. نمره رو به اون دادم. حالا باشه واسه ترم بعد.»
همچنین در عالم انبوهسازی بسیار مشاهده شده با تبلیغات آبِ دهان راهانداز یک برج مسکونی که در لحظه، صرفا چهارتا تیرآهن توی زمین است، پیشفروش میشود. پس از ده سال وقتی سراغ آن زمین میروی بازهم همان تیرآهنها را خواهی دید اما زنگزده و دیگر اثری از آثار انبوهساز نیز نخواهی دید.
(در عالم صندوق قرض الحسنه و پسانداز نیز مشابه این مورد شایع است.)
در عالم پدر-فرزندی که حتما برای شما نیز اتفاق افتاده پس از گرفتن کارنامه، خبری از آن دوچرخه نوارپیچی شده که قولش را پدر داده بود، نبود و فرزند میماند و سه ماه ضجه و التماس تا سال بعد و وعده برای کارنامه سال بعد.
به همین منوال در عالم مردم-دولتی نیز نمود این مکانیزم را بسیار شاهد بودیم. مثلا دولت قول مساعدت برای جوانی جمعیت میدهد ولی خلاف آن به جای مهیا کردن هزاران شرایط نقدی و غیرنقدی، دائم تورم را افزایش میدهد و مدارس را تعطیل میکند.
حتی شما میتوانید شاهد نمودهای این مکانیزم در تربیت کودک مادران ایرانی باشید. دقیقا در همان لحظه که میگویند: «وایسا کارت ندارم» یا میخواهند با دمپایی به جان تنت بیفتند یا با سشوار و موپیچ به جان موهایت یا با کیسه و روشور به جان چرکهایت.
خلاصه که ما مکانیزم ماشه داشتیم زمانی که مکانیسم ماشه مُد نبود و فی الواقع ما جانسختتر از این حرفهاییم!
ثبت ديدگاه