تعقیبِ تعقیب نماز عصر ۱
سیری‌ناپذیر

دیدید شکر رو توی آب بریزی حل می‌شه؟ چه سوالیه من می‌پرسم آخه! معلومه که همه دیدن… مگه این که دهه نودی باشید که خب دهه نودی رو چه به متن من! 

خب. فسیل‌های محترم. برگردیم سر صحبت خودمون. همین آب رو اگه بیشتر از حدش توش شکر بریزید دیگه حل نمی‌شه. به قول معلم علوم اشباع می‌شه! اگه تو دوره‌ی کرونا درس نخونده باشید و مثل ما با شیلنگ‌های آقامعلم، کف دستتون آبیاری شده باشه یادتونه! 

حالا این همه رو گفتم که بگم نفس یا همون روح و روان آدمیزاد اینطوری نیست. مثل آب نیست که یه مقدار بگیره و اشباع بشه. بهش بگی نصف زمین مال تو. می‌گه اون نصف دیگه چی؟ باید تربیت بشه که مثل این نسل جدید بی تریت بار نیاد. 

بگی بیا این گناهی که گفتی می‌خوام. دیگه بسه؟ می‌گه چی چیو بسه تازه راهشو باز کردی. این بار دوتا از همین گناهو بیار. عین این گودزیلاهای نسل زد می‌مونه که یه بار گریه کرد، گوشی رو خریدی، دفعه بعد گریه که پی‌اس فور می‌خوام. فردا گریه که فایوش اومده… 

ناگفته نماند نفس و روانِ پریشانِ خود منم الان هرچی تیکه می‌ندازه به این نسل، دلش خنک نمی‌شه. هرچی بیشتر تیکه می‌ندازم بیشتر می‌خواد! 

اللهم اعوذ بک من نفس لا تشبع… 

خدایا پناه بر تو از نفسی که سیرمونی نداره لامصب!

حالا می‌دونید از چی این نسل حرصم می‌گیره؟ واستا تا برات بگم … (نفس سیرنشونده‌ی نویسنده بازم نوشته ما دیگه پخش نمی‌کنیم)

ثبت ديدگاه