کانادا چه خبر است؟
طنز روز | بدبختی ما ایرانیها
۱۱:۰۲ ق٫ظ ۱۵-۰۴-۱۴۰۰
راه راه:
خبر کوتاه بود و جانگداز، هفتصد و نوزده کانادایی بر اثر گرما جان باختند. جانگدازیاش در این است که ما جهانسومیها باز هم از آنها عقب ماندیم و در بدبختی خود دست و پا میزنیم و به جای اینکه مثل آدمهای متمدن از گرما بمیریم، توی این هوای گرم دوتا دوتا چای داغ میخوریم. چه میشود کرد دیگر. این خاک نفرین شده گرمایش هم گرما نیست. ما برای از گرما مردن باید کلی بدبختی بکشیم و دانشگاه برویم و مدرک بگیریم و آزمون آیلتس بدهیم و دنبال ویزا باشیم. ولی آنها مفت و مجانی ریق رحمت را سر میکشند و خلاص. نفرین بر این جبر جغرافیایی.
تازه کاش فقط همین بود. صدوسی مورد آتشسوزی نواحی جنگلی هم همین اواخر آنجا رخ داده. ولی ما بدبختهای جهانسومی جنگلمان کجا بود. یک کویر لوت داریم که شاید به زور چهارتا مار و بزمجه آنجا زندگی کنند. از آسمان آتش هم ببارد آخ نمیگویند. این کاناداییها بدبختیهایشان هم شیک است. آنجا گرما نتیجهاش میشود آتشسوزی جنگل و به خطر افتادن گوزن شمالی، اینجا هم میشود عرق زیر بغل و بوی گند در مترو. بدبختیم دیگر.
حالا همه اینها به کنار، کاش لااقل مسئولان ما مثل مسئولان کانادایی پیگیر و دلسوز و قدبلند و موفرفری بودند. همین ترودو، نخستوزیر کانادا، کلا تو کار ابراز همدردی است. منتظر نشسته یک جای دنیا به یک گربه بگویند “پیشته” تا فورا با او ابراز همدردی کند، آن هم نه همدردی خشک و خالی. حتما یک اقدام نمادین هم میزند تنگش. جورج فلوید که هفت پشت غریبه بود و اصلا مال کشور آنها نبود، وقتی مرد ترودو به یادش ده دقیقه زانو زد. بعد الان که هفتصد نفر در کشور خودش از گرما مردهاند بیکار مینشیند؟ هیچ کار نکند اقلا به یادشان چند دقیقهای لخت میشود.
هنوز بدبختی آن گورهای جمعی که در مدارس بومیان کانادا پیدا شده بود هضم نکرده بودیم که این یکی اضافه شد. اینجا مدارس و دانشگاهها فارغالتحصیلهای بیکار تحویل جامعه میدهند، آن وقت آنجا تا دم مرگ برای دانشآموزان برنامهریزی شده. بچه سرخپوست کانادایی هنوز دوره ابتدایی را تمام نکرده جای قبرش هم توی مدرسه مشخص است. ولی ما چی. هیییییییی… بگذریم. بدبختی که یکی دوتا نیست!
خیلی عالی. بسی خندیدیم