عملیات مرصاد، عملیاتی است که نیروهای جمهوری اسلامی ایران در اواخر جنگ ایران و عراق، عملیات فروغ جاویدان سازمان مجاهدین خلق یعنی منافقین را فیتیله‌پیچ کردند تا نون پدر و شیر مادر حلال‌شان باشد. واژه «مرصاد» به معنی کمین است. در واقع چون دارودسته‌ رجوی قلفتی داخل کمین دلاورمردان ارتش افتادند و گروهی به دیار باقی شتافتند، اسم این عملیات را مرصاد گذاشتند.
مسعود رجوی که در شب آغاز عملیات فروغ جاویدان صنعتی و سنتی را با هم ترید کرده بود افاضه فرمود: «بر اساس تقسیمات انجام شده، طی ۴۸ ساعت به تهران خواهیم رسید… کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است، چون فقط یک ابرقدرت می‌تواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند…»
طبق ادراکات نگارنده، رجوی شب قبلش خواب دیده بود، آن هم چه خوابی! نشستن بر تخت سلطنت در تهران که البته معبران آن را خواب پستونکی تعبیر کرده‌اند، یعنی خوابی که نوزادان بعد از آروغ‌زدن، پستونک به دهان می‌بینند!
البته یکی از نزدیکان رجوی لو داده بود که ایشان شب قبلش ماست‌ها را داخل قرمه‌سبزی ریخته بوده و به دلیل تمام شدن ته‌دیگ سیب‌زمینی زانوهایش را بغل کرده و گفته قهر‌قهر تا پیروزی!
عملیات فروغ جاویدان در ۳ مرداد ۶۷ با حمایت کامل ارتش عراق آغاز شد. در روز اول حمله نیروهای نظامی وابسته به منافقین که به نام ارتش آزادی‌بخش بودند، فاصلهٔ قصر شیرین تا تنگه چهارزبر را با هپلی‌هپو و گفتن «ما دیگه عند کشورگشایی‌ایم» طی کردند. آنها که شعار قبلی‌شان در عملیات ناکام چلچراغ «امروز مهران، فردا تهران» بود برای اینکه ضایع نشوند، شعار خاصی درنظر نگرفتند؛ ولی طبق محاسبات دقیق مسعود می‌خواستند ۳۳ ساعته خود را به تهران برسانند (البته طبق اخبار واصله اول قرار بود ۳۱ ساعته به تهران برسند؛ ولی اعضا دیدند که زمان دستشویی درنظر گرفته نشده. به همین دلیل از برادر مسعود خواهش کردند ۲ ساعتی را برای این امر خطیر لحاظ کنند) و حکومت را دو قبضه و سلسله رجویان را پایه‌گذاری کنند. غافل از اینکه شرمنده داداش، سلسله‌ملسله دیگر در این کشور جایی ندارد.
منافقین که با آرزوی دیدن تهران در حرکت بودند و تازه می‌خواستند تانک‌ها را دنده ۴ برانند، عیش‌شان در تنگه چهارزبر کاکائو‌مالی شد. (اینکه تانک دنده ۴ دارد یا نه الان مهم است؟!)
حالا شیربچه‌های ایرانی جلویشان را گرفتند کم بود، از پشت هم راهشان را سد کردند و خر بیار و باقالی بار کن. بالگردهای ارتش هم تا می‌توانستند دلی از اهداف آماده قورت‌دادن درآوردند و با تجهیزات منافقین آتش‌بازی راه انداختند.
در روزهای بعد منافقین شیفت‌دیلیت شدند و فراری‌هایشان در شهرهای اسلام‌آباد غرب، کرند و سرپل ذهاب، بازی قائم‌موشک راه انداختند که همگی گیم‌اور شدند و توی کابینت آشپزخانه‌ها و دبه‌های ترشی پیدا شدند.
در عملیات مرصاد تعداد زیادی تجهیزات نظامی از جبهه منافقین پوکیده شد و تعداد زیادی هم به غنیمت نیروهای خودی درآمد تا رجوی و دارودسته‌اش حسابی دوگانه‌سوز شوند.
پس از پایان عملیات، تنگه چهارزبر، تنگه مرصاد یا کمین‌گاه نام گرفت.