عنوان شغل: ………
۹:۵۰ ب٫ظ ۱۷-۱۱-۱۴۰۲
شغل من ترکیبی از هر کار نان و آبداری است
جایگاهش در جهان چون کودکان تهتغاری است
ساعت کاری من در شیفت صبح و عصر ثابت
با اضافهکاری شب تا سحر، بیست و چهاری است
هر زمان عینک توک بینی من دیدی بدانکه،
معنیاش این است، اکنون نوبت آموزگاری است
موقع جنجال و دعوا و کتککاری ملت
چکشی خواهم زد و شغل شریفم دادیاری است
چون مدیران وطن در چندشغلی بینظیرم
میل کار تازه دارم، چارهاش چه؟ دورکاری است
در حساب خود دقیقم، پول و سکه، وام و سفته…
صندوقی دورهمی دارم که مالی _اعتباری است
چون که اربابِ رجوعم خسته و بیحال آید
با تمام خستگیها، شغل من خندهدرآری است
چوب جادویی من بر هرکجا خورده ببینید
بنز میسازم اگرچه پیشتر آن چیز گاری است
با پیاز و گوجه و سبزی چنان کاری کنم که
هرکه خورده فکر کرده محتوا مرغ سوخاری است
بعله میدانم چنین کاری حقوقش بیحساب است
بینیاز از پولم و با عشق، کارم افتخاری است
هرچه از کارم بگویم حق مطلب را نگفتم،
بهترین شغل جهان، امالمشاغل، خانهداری است
ثبت ديدگاه