عنوان شغل: ………

شغل من ترکیبی از هر کار نان و آب‌داری است
جایگاهش در جهان چون کودکان ته‌تغاری است

ساعت کاری من در شیفت صبح و عصر ثابت
با اضافه‌کاری شب تا سحر، بیست و چهاری است

هر زمان عینک توک بینی من دیدی بدان‌که،
معنی‌اش این است، اکنون نوبت آموزگاری است

موقع جنجال و دعوا و کتک‌کاری ملت
چکشی خواهم زد و شغل شریفم دادیاری است

چون مدیران وطن در چندشغلی بی‌نظیرم
میل کار تازه دارم، چاره‌اش چه؟ دورکاری‌‌ است

در حساب خود دقیقم، پول و سکه، وام و سفته…
صندوقی دورهمی دارم که مالی _اعتباری است

چون که اربابِ‌ رجوعم خسته و بی‌حال آید
با تمام خستگی‌ها، شغل من خنده‌درآری است

چوب جادویی من بر هرکجا خورده ببینید
بنز می‌سازم اگرچه پیشتر آن چیز گاری است

با پیاز و گوجه و سبزی چنان کاری کنم که
هرکه خورده فکر کرده محتوا مرغ سوخاری است

بعله می‌دانم چنین کاری حقوقش بی‌حساب است
بی‌نیاز از پولم و با عشق، کارم افتخاری است

هرچه از کارم بگویم حق مطلب را نگفتم،
بهترین شغل جهان، ام‌المشاغل، خانه‌داری است

ثبت ديدگاه