گوش شیطون کر
قیر هوشمند
۳:۰۰ ب٫ظ ۲۹-۰۹-۱۴۰۳
قیرگونی را یادتان هست؟
ما بچههای دههی ۵۰ و ۶۰ و شاید کمی از بچه های دههی ۷۰ خاطرات خندهدار یا ترسناکی از قیرگونی کردن پشتبام خانههایمان داریم.
مثلاً یادم میآید آن سالها وقتی بشکهی قیر را میآوردند مادرها خودشان را به آب و آتش میزدند که مبادا بچهای نزدیک بشکهی داغِ قیر برود. آخر آن سالها اخبار زیادی میشنیدیم که بچهای در حال شیطنت روی پشتبام در حال جفتک چارکش انداختن بوده که پایش لیز میخورد و درون بشکهی قیر شیرجه میزند و الفاتحه مع صلوات.
حتی خیلی از بزرگترها هم از این قیر داغ بینصیب نبودند و دست و پایشان جزغاله میشد تا بلکه بتوانند پشتبام خانه را عایقکاری کنند.
آن سالها پاییز که نزدیک میشد بوی قیر داغ و رب گوجه فرنگی و سبزی قورمهای که پدرها و مادرها برای زمستان آماده میکردند نشان از آمدن برف و باران و زمستان را داشت.
اما گذشت وگذشت تا نسل ایزوگام آمد و پشتبامها مانند نقرهای درخشان چشم هر کلاغ مادر مُردهای را خیره میکرد اما دریغ از یکتکه نقره که آن سیاهِ ورپریده بتواند برای خودش ذخیره کند.
و باز هم گذشت و گذشت تا رسیدیم به این سالها که دانشمندان ایرانی قیری تولید کردهاند با فناوریهای جدید و شاخ سبز کن!
ایرانیهای باهوش و ته هر چیزی را دربیاور! قیری تولید کردهاند که با شرایط آب و هوایی مختلف سازگار و قابل استفاده باشد!
یک نوع دیگر قیر هم تولید کردهاند که مناسب برای حجم ترافیک کم، سنگین یا نیمهسنگین و یا حتی فوقسنگین باشد!
جلل الخالق یعنی اگر پدربزرگهایمان زنده شوند از این حجم پیشرفت ذوق زده شده و دوباره میمیرند!
البته ناگفته نماند که ایران به عنوان برترین صادرکنندهی قیر با کیفیت در جهان شناخته شده بود تا اینکه بعضی از صادرکنندهها دیدند سود خوبی در این سیاه چسبناک نهفته است و پا به عرصه گذاشتند اما کاش نمیگذاشتند چرا که فکرکردند میشود قناری را رنگ کنند و به جای کلاغ سیاه به خارجیها بفروشند اما زهی خیال باطل که خارجیها خودشان کلاغ سیاه هستند و مو را از ماست میکشند!
خارجیهای مارخورده و افعی شده وقتی فهمیدند قیر ایرانی کیفیت قبل را ندارد رفتند و زنگ خانهی بحرین را زدند و گفتند قیر دارید یک بشکه به ما بدهید؟!
و اینگونه شد که بازار جهانی با قیر منحصربهفرد ایرانی خداحافظی کرد.
ثبت ديدگاه