رتق و فتق امور جاری دانشگاه
لوقاط دانشجویی

دنشجویی

راه راه: دانشجو: موجودی متشکل از مقدار زیادی سیب زمینی، انواع فست‌فود و مقادیری دانش!
استاد: دانای کل بی اعصاب!
دانشگاه: قبلا در زمینهای آنجا بز می چرانده‌اند، حالا دانش‌جو می پرورند!
امتحان: بدین وسیله توانایی دانشجو را در به کاربستن جدیدترین آموخته‌ها جهت تبادل دانسته‌ها با سایرین را می سنجند!
آبدارچی: وسط پخش چای و شیرینی برای اساتید و کارکنان، به رتق و فتق امور جاری دانشگاه می پردازد، دستش برسد دوتا پسگردنی هم حواله دانشجوی بخت برگشته می کند!
کلاس: تالار عروسی در زمان تاخیر استاد و لغو امتحان!
کتابخانه: خوابگاهی که با قفسه‌های کتاب و میز و صندلی تزیین شده است!
اتاق استاد: معدن قرنطینه شیرینی و شکلات!
رئیس دانشگاه: همچون شهاب سنگ و ستاره دنباله دار هر چندصد سال یکبار رخ مینماید، هرکه روی شهاب سنگی‌اش را دیدار نماید نابود شده پرونده‌اش زیر بغلش میرود و آنکه بخت با او یار باشد و ستاره دنباله دارش را ببیند، آرزوهای محالش برآورده میشود!
آموزش دانشکده: محلی که در آن می‌آموزیم چگونه بر اعصاب خود مسلط باشیم!
سلف غذاخوری: کارخانه تعدیل گربه‌ها و چمن‌های زائد دانشگاه، کارگران در آن همیشه مشغول کارند، هجوم گرسنگان!
خوابگاه: محل برگزاری پارتی‌های خفن، لانه جاسوسی خاله زنکها، آرایشگاه زنانه، گل کوچیک با دمپایی ابری وسط راهرو و …

ثبت ديدگاه




عنوان