درباره علل مقاومت طبیان ایرانی از نصب کارتخوان در مطبات خود
ممانعت از نصب کارت خوان و تشخیص پیر دانا

راه راه: در زمانهای قدیم جوان خامی جهت پرسیدن سوالی که ذهنش را مشغول کرده بود و او را از خور و خواب باز داشته بود، نزد پیر دانای محل برفت.

پیر دانا از این که این جوان به جای پرسیدن پرسش خود از گوگل و پارسی جو و دیگر جوینده های فضای مجازی و شبکات جات داخل و خارجی، هنوز اصالت خود را حفظ نموده از وی به گرمی استقبال نمود و در کنار خود جایش داد!
جوان چون در کنار پیر دمی آسود و گرد راه بگرفت پرسید، پیر دانا بنده سوالی از محضر شما داشتم که هر چه بیشتر در کائنات در پی جواب گشتم، کمتر یافتم و آن این که علت استفاده نکردن پزشکان ایرانی از کارتخوان در مطبات خود، از چه روست؟!
پیر دانا که تا پیش از این در عالم افکار خود فرو رفته بود و عین خیالش نبود کی به کیست، به یکباره بر آشفت و بر جوان چشم غره رفت. اما به زودی بر خود مسلط شد و با زبان نرم پاسخ بگفت:
فرزندم، بدان و آگاه باش که علت نصب نکردن دستگاه کارتخوان در کشور ما نعوذبالله فرار پزشکان از شفافیت و مالیات نیست! حکمتی دارد که بر اغیار پوشیده است و از همین روی مردم سفیه بر ایشان تهمت فرار مالیاتی نهند!
جوان که از تعجب دوشاخ بی ریخت و بیقواره(شاخ هم شاخ های قدیم) روی سرش سبز شده بود علت را جویا شد!
پیردانا جواب داد:
فرزندم اگر تو به منظور جراحی پلاستیک این شاخ های بدقواره نزد پزشک جراح بخواهی رفت، وجه آن را چگونه خواهی پرداخت؟
جوان پاسخ داد کارت عابر بانک همراه برم و کارت بکشم!
پیر فرمود: و اگر با دوراندیشی پزشک در مطب کارتخوان نبود؟
جوان گفت نزد دستفروش درب مطب یا جگرکی آن طرف خیابان رفته کارت بکشم!
پیردانا فرمود: خب و کارمزد به حساب که برود؟
جوان چون این حقیقت بشنید و راز این همه مقاومت حکیمان مطبات در مقابل نصب کارتخوان دریافت، دستار پاره کرد و گریبان چاک نمود و از نزد شیخ سر به کوه و بیابان نهاد و هنوز از وی اطلاعی در دست نیست!

ثبت ديدگاه




عنوان