مواهب تنهایی
۷:۵۰ ب٫ظ ۰۲-۰۱-۱۴۰۳
انسان مجرد آدم داناییست
هر کس که توانا شده از تنهاییست
اینقدر که فکر و عقل ما قد داده
با بچه، جهان بیهنر و زیباییست
با پول و زمین و خودرو خوش باش ولی
فرزند نخواه! جنس واویلاییست
از نسل بشر شرّ مزاحم کمتر
گندی که به زندگی زد استثناییست
نوچ و لزج و چرب و تهوعآور
هر جا اثر دست و یا جا پاییست
هی از بغل مادرشان آویزان
تا شیر دهی منتظر لالاییست
از کار به خانه خسته برمیگردی
افسار کنون به گردن باباییست
از گریه که هر شبی در آن احیایی است
تا خنده و نازی که سرش غوغاییست
تا آخر عمر دل اسیر است اسیر!
با خود ببرد فکر تو را هر جاییست
با عشق، تمام عمر، سربالایی ست
هی خستگی و رفتن و جانفرساییست
آزادی و آرامش ما بیآنها
مدیون چنین دودوتا چارتاهاییست
بگذشته تمام سالها بیفرزند
قربان کسی نرفتهای، حالا ایست!
حالا که سکوت خانه کش آمده است
خلّاقترین لحظهی هر رویاییست؛
وقتی که تصور کنی آنها هستند
سرگرمی خوب پیری و نازاییست
پیوسته به عقل خویش لعنت کردن
این موهبتالمواهب تنهاییست
ثبت ديدگاه