محمد عمرانی، بازیگر اسبق صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است که در کاناداخودرو ساکن است و به خوابنمای براندازان معروف است.

با توجه به سفر ربع پهلوی، فرزند نصف پهلوی که خود فرزند رضا پهلوی بوده، محمد عمرانی خواب پدر ربع پهلوی را دیده و در صوتی به سمع و نظر علاقمندان رسانده است.

خواب او به این شرح است:

الو، صدا میاد؟

به نام خدا، شاه و آن شرکت لبنیاتی که تحریم شده است.

پسرم، ولیعهدم، این پیغام را از طریق خوابِ این یارو به تو می‌رسانم، شنیده‌ام طرف خیلی به بالا اتصال دارد.

درود بر تو و خاندانت

سلام مرا به مادرت نرسان. این همه خرج کرده بودیم و کرور کرور پول و طلا در سوئیس چپاندیم، آخرش ما را در مملکت غریب ول کرد و رفت. نمی‌کند چهار لیتر گلاب بگیرد و سر قبرمان بریزد؛ فاتحه پیشکش! البته بد هم نشد، این‌جا بوی فوزیه می‌دهد. این را به ننه‌ات نگویی‌ها! پیرزن عقده‌ای می‌دهد تف بیاندازد سر قبرمان.

این‌جا که می‌گویم، این‌جا نیست پسرم، همان محل جسد است. خوب می‌شناسمت و از آی‌کیوی تو خبر دارم؛ شاه مملکت بوده‌ام، کم الکی نیستم که!

این‌جا که پیغام می‌فرستم، استراحت بین دو زقّوم است. جایت خالی، سیخ‌ها همیشه در بهترین حالت و گداختگی هستند، گونی‌ها هم که نگویم! حلوا، باقلوا، ضربه را به طور کامل به همه نواحی می‌رساند.

عمه‌ات هم به مادرت سلام می‌رساند، این را حتما به مامان بگو. مادرت خوشش می‌آید. حال برادر و خواهرهایت هم خوب است. این را به مادرت نگو!

بگذریم… برسیم سر حرف با خودت… آخر حمّال، کم از دست تو و کارهایت مسخره‌ام نکرده‌اند. هر کودن یک‌لاقبایی این بالا با انگشت نشانم می‌دهد و ریشخندم می‌کند. کلاه یهودی بر سرت گذاشتی؟ قارون با شترهایش از کمرت بگذرد که کمرم را شکستی. نکند ننه‌ات هم تشویقت کرد؟ اصلا آن عجوزه همسفرت بود؟ یا در همان قبرستان، تف به روحمان می‌فرستد؟ بهش بگو تف‌هایش، صورتم را مرطوب می‌کند و اثر آتش را کمتر می‌کند؛ این را حتما بگویی‌ها، می‌خواهم از درون، جلز و ولز کند!

مراقب جیب‌هایت بودی؟ این جماعت صهیون حواست نباشد، با زیرپیراهنی برمی‌گردانندت.

به زنت هم بگو راه من و مادرت را پیش نگیرد، تهش دردی، مرضی می‌گیرد و خفت می‌کشد.

راستی چرا بهداشت شخصی‌ات را رعایت نمی‌کنی؟ حیف ‌نان، خودت به درک، آبرویم پیش ابولهب رفت. پدربزرگت را از دیگ آب‌جوش درآوردند تا زیربغلت را نشانش دهند، با سر خود را به دیگ سرب داغ انداخت! چرا با آن سلبریتی توالت‌شور روی هم ریختی؟ چرا با سیم‌ظرفشویی هم‌کاسه شدی؟

نفهم، بفهم. از همان کودکی، کودن بودی. کار که نمی‌کنی، نون از ننه‌ات می‌خوری، حداقل یک‌گوشه بشین تا شرفمان پیش این بی‌شرف‌ها نرفته است.

هوی، عمرانی، تو هم اینقدر تو ماشین خواب نبین، دیسک کمرت می‌زنه بیرون. قطع کن خواب رو، قطع کن …

دقیقاً در همین نقطه، جناب عمرانی از خواب پریدند و با به اشتراک‌گذاری جدیدترین خوابشان، عشّاق شاهزاده ربع پهلوی را به او علاقمندتر کردند.