در ستایش تبلیغات
واست یه آشی بپزیم…
۲:۴۸ ب٫ظ ۰۵-۰۲-۱۳۹۹
راه راه: آی بچهدار، آی خونهدار، زنبیلو وردار و بیار!
هر چیزی که بخوای داریم، بگو تو چی کردی ویار؟!
دوتا بخر، سه تا ببر، پول چهارتا رو بده
هم واسهی تو سود داره، هم واسه ی ما فایده
تو لم میدی رو مبل و ما، واست یه آشی می پزیم
که یک وجب روغنه روش، حالا دیگه ما آشپزیم
آشپزامون غذاهای شیک و خیالی میپزن
شاعرامون با آب ودوغ، شعرای عالی می پزن
قافیهها رو تف میدن، تو شعر تبلیغاتی مون
واسه تو که خرید کنی از تولیدات قاطی مون
مامان بزرگ لاکچری، عمه خانوم با کلاس
بو میده ظرفاتون چرا؟ عمه خانوم با شماهاس
روغن پالمت افتاده، غنچهی خونتم کمه
طبیعتت عوض شده، بپز غذا! این قابلمه!
قابلمهها فلزیان، جعبهی دربسته دارن
مثلشو هیچ جا ندیدی، یک در و دو دسته دارن
فقط یه اِس بدین به ما، فوری میاریم خونتون
اینقده مِس مِس نکنین، چیه دیگه بهونتون؟!
یک شبه لاغر می شی تو، با روغنی که من دارم
بمونه بین خودمون، منم نمیشه باورم
گزینههای روی میز،بیا ببین، همش عالیس!
تلخ وشیربن وتند و تیز، از اینجا بهتر جایی نیس
از انبارای پر موش، تا خونههای لاکچری
این همه راهو اومدیم واسهی عرض چاکری
اگه تو قوطی سوسکه و دوغا اگه همش گچه
نیگا نکن به این چیزا، همهش با ذائقه ت مَچه
ثبت ديدگاه