جلسهای پشت درهای بستهی تَرَک خورده
پاسخهای صهیو «نیستی»
۱۰:۱۴ ب٫ظ ۰۱-۰۲-۱۴۰۳
نماینده وزیر: خب جلسه رو شروع میکنیم با موضوع حمله به چگونگیِ واکنشِ….ببخشید، چگونگی حمله به واکنش…اِهممم… چگونگیِ واکنش به حملهی ایران.
الان همه متوجه شدن من چی گفتم؟
• بله قربان. فقط جناب وزیر نمیخوان توی این جلسه باشن؟
+ چرا، سِرُمشون تموم بشه میان. تا اون موقع گزینههای پیشنهادیتون رو بریزید روی میز تا وقتی ایشون اومدن به جمعبندی رسیده باشیم. همه که حضور دارن توی جلسه؟
• بله قربان، همه هستن به جز آنائل و شارون و یامین و فاران و حادید و یونا و آرسن که با تأسف و اندوه فراوان، دیشب در برابر دیدگانِ ما تبدیل به ذرات معلق در هوا شدند و الان حتما…(آاااه) با انرژی خودشون ما رو در این جلسه مهم همراهی میکنن.
+ برای آرامش روحشون یک دقیقه سکوت میکنیم.
؛…………………………….
+ خب میخائیل تو شروع کن.
– ………….
• قربان، متاسفانه میخائیل دیشب موقع انفجارِ اون هفت تا موشکِ آخری نتونسته در زاویه درستی پناه بگیره و چونهش هفت بار برخورد شدید با زمین و پایه میز داشته و الان از ناحیه فک دچار مشکله و نمیتونه صحبت کنه.
+ باشه. سموئیل تو بگو.
سموئیل: قربان نظر من اینه که ما خیلی تحقیر شدیم. ما رو خیلی زدن. ما هر چه سریعتر باید بزنیم. آقا بزنیم. هر کی گفت نزنید اونم بزنیم. هر کی گفت با این گنبد آهنینِ سوراخ چطور بزنیم اون رو بیشتر بزنیم. هر کی گفت اگه شش تا به ایران بزنی ۱۵۰ تا میخوری، اون رو ۱۵۰ بار بزنیم، هر کی گفت…
+ بگیرید بابا دستش رو. چشه این؟ سیاه و کبود کرد خودش رو!
• قربان موج انفجارِ بالستیکا خیلی سنگین بود، سموئیل از دیشب همینه. یک ریز داره میزنه! اگه اجازه بدید ببرمش بیرون.
+ ایشا تو نظرت رو بگو.
ایشا: ببینید به نظر من ما باید از مرگبارترین سلاح استفاده کنیم. و مرگبارترین سلاح کممحلیه… هیچی بدتر از کممحلی نیست. من کشیدم قربان، کممحلی بد کوفتیه.
+ ایشا!
• بله قربان؟
+ دهنت رو ببند!…. یرمیا تو بگو.
یرمیا: نظر من اینه که ما باید به خودمون مسلط باشیم. اونا الان از صد تا کانال به ما رسوندن که حمله دیشب فقط دست گرمی بود و اگه حرکت اضافهای از شما سر بزنه ۱۰ برابر دیشب رو میزنیم که صدای سسسـ… که خیلی دردناکتره. فقط رهگیری کردن اونهمه پهپاد ۲۰ هزار دلاری با موشکهای یک میلیون دلاری خودش یکی از طبقات جهنمه.
غرض اینکه ما باید فقط یک پاسخ محدود و در حدی که موجب تشدید تنش نشه به ایران بدیم.
+ خب پیشنهادت چیه؟
• …. در شرایط فعلی تنها پاسخی که موجب تنش نشه اینه که با تیرکمون یه تیر پرتاب کنیم سمت ایران و بگیم اینم جوابتون!
+ کاش دیشب چند تا از اون موشکهای بالستیک میخورد تو فرق سر تکتکتون، راحت میشدم از دست همهتون.
بیا… جناب وزیر هم اومدن و ما به جمعبندی نرسیدیم…. سلام قربان…. متاسفانه ما هنوز راهی برای پاسخ پیدا نکردیم.
وزیر: پاسخ به چی؟
+ قربان!!!! به حملات شدید دیشب دیگه!
وزیر: زهرمار! کدوم حملات؟ ما همه رو گرفتیم. ما اصلا نخوردیم. ۹۹ درصدشون رو رهگیری کردیم. ما اصلا، ما اصلا حماسه آفریدیم. فقط یه دونه، لبهاتون رو غنچه کنید… حالا بگید یه دونه…موشک افتاده توی همون چالهای که توی محوطه چند روز پیش لولهکش داشت میکند. همین. حرف دیگهای میمونه؟
اعضای جلسه یکصدا: خیر قربان.
[همگی سوت زنان سقف را تماشا میکنند]
ثبت ديدگاه