گزارش مسابقات کشتی جام عید 99 با صدای هادی عامل
چغر و بدپیله
۶:۵۳ ق٫ظ ۰۴-۰۱-۱۳۹۹
گزارشگر: دو کشتی گیر روی تشک قرااار می گیرن. بازنشسته خم شده و به چشمای تورم که اعداد توش مثل کنتور گاز هی بالا و پایین میره زل زده. چند ثانیه از آغاز کشتی می گذره ولی هیچ حرکتی انجام نمیشه. داور با باد کردن لپها و حرکات لال بازی اشاره می کنه که تشک طبی نیست تشک کشتیه و باید کاااار کنن. تورم یورش میبره و زیر دو خم رو میی گیره. بازنشسته جاخالی میده تورم مهلت نمیده و دوباره با فن «آذوقه عید» بازنشسته رو دولا پهنا می خوابونه رو تشک. داور با نشون دادن فیش آب و برق و گاز به بازنشسته اخطااااار میده و بعد تو حلقش فرو می کنه تا بتونه هضمش کنه. بازنشسته نای بلند شدن ندااااااره.
مربی فریاد میزنه «قراره حقوقت رو اضافه کنن یالا بلند شو پهلوون» بازنشسته روحیه می گیره برای یه بارانداز اقدام می کنه. متاسفانه تورم حریف چغر و بدپیلهئیه و با یک میلیون و دویست هزار تومان و سه شاهی بازنشسته رو فیتیله پیچ می کنه.
پانزده دقیقه و شش ثانیه از شروع مسابقه مییگذره.
داور و کمک داور ها به کمک مربی اومدن تا پیچ بازنشسته رو باز کنن بازنشسته بد جور گره خورده، مربی بالاخره سر کلاف بازنشسته رو پیییدا می کنه.
سوت ادامه بازی زده میشه.
نوه ها داخل سالن هستن و با شعار «پدربزرگ عیدی ما یادت نره» بازنشسته رو تشویق می کنن. بازنشسته خسته شده و نفس کم آورده مربی درخواست استرااااحت میده.
کنار تشک مربی با حوله بازنشسته رو باد می زنه. بازنشسته اشاره می کنه اون کولر لعنتی رو خاموش کنن.
مربی داره بازنشسته رو راهنمایی میکنه تا آبروی دولت رو حفظ کنه و بهش میگه «با عیدی دو و پونصد و معیشتی و یارانه حریفت را بخوابون زمین دیگه چی می خوای!»
سوت ادامه کشتی زده میشه.
بازنشسته نفس گرفته و آماده س.
تورم مثل یه هیولا داره میره تو شکم بازنشستههههههه و زیر دو خم و بارانداز رو با هم پیاده می کنه و پاهای اونو مییی گیره- صحنه عجیبیه تورم پاهاشو درااااز کرده و دستشو زیر چونش گرفته و داره به دست و پا زدن حریفش پوزخند میزنه.
مربی یه آجر روی تشک پرت میکنه و اعتراضش رو به حرکت زشت تورم اعلااام میکنه.
بازنشسته داره دست و پا می زنه تا از تشک خارج بشه ولی تورم نزدیکه پاهای بازنشسته رو از ته بکنه. تورم آجر رو برمیداره و همونم میکوبه تو سر بازنشستههه.
داور میاد بالا سر هر دو کشتی گیر و اس ام اس برداشت حق بیمه تکمیلی رو به بازنشسته نشون میده. بازنشسته رمقی براش نمونده و در کمال ناباوری برمیگرده تو بغل تورم و دست تورم رو جوانمردانه بالا میبره. چند نفر از مسئولین که در سالن حضور دارن این حرکت بازنشسته رو تشویق می کنن و انتظار همچین کاری رو هم داشتن.
سوت پایان بازی دمیییده می شه و بازنشسته در کمال سرافرازی ده هیچ بازنده اعلام میشه. آفرین پهلوون آفرین دلاور خستههه نباااشی پلنگ مستمری بگیر.
ثبت ديدگاه