نمایشگاه کارتون و کاریکاتور آمریکای لاتین
کاریکاتور با طعم کلهپاچه
۱۱:۱۷ ب٫ظ ۱۳-۰۸-۱۴۰۲
برای اولین بار بود که پایم به اینجور جاها باز میشد، افتتاحیه نمایشگاه کارتون و کاریکاتور آمریکای لاتین در موزه هنرهای معاصر تهران و چه سعادتی بود. برای اینکه خوف نکنم، با خودم فکر میکردم کسانی که آنجا میآیند چه تیپ آدمهایی هستند! همه حرفهای و متخصص یا چهارتا مثل خودم هم پیدا میشود!
چند دقیقه زودتر از ساعت اعلامی افتتاح نمایشگاه خودم را به آنجا رساندم و در همان بدو ورود ماشین سفارت کوبا توجهام را جلب کرد. بسم الله گفتم و وارد شدم. همه چیز از فضا تا افراد و آثار و راهنماهای موزه خیلی شیک و مرتب بود هرچند هنوز کمی خلوت بود، به مرور مردم یکییکی اضافه میشدند و علاوه بر آن اینقدر دوربین و خبرنگار آمدند که به خودم و جایی که بودم شک کردم، آخر آدمیزاد است و احتمال هزار و یک اشتباه؛ فضا خودش به قدر کافی سنگین بود که تعدادی مسئول و صاحب منصب هم اضافه شدند. کمی تابلوهایی که در تالار بود را نگاه کردم و یک «بابا ایول!» هم گفتم و دیگر نشد چیزی بگویم چون آمدند و ما را به طرف سالن افتتاحیه هدایت کردند، پس من هم رهسپار شدم.
وارد سالن که شدم یک گوشه نشستم تا اینکه کمکم اکثر صندلیها پر شدند و خدا رو شکر توانستم آشنا ببینم و بروم کنار دستش بنشینم، سلام و علیکی کردیم به همراه اظهار خوشحالی؛ خبرنگاری آمد سراغ پایه میکروفن روی سن و ریکوردرش را با چسب نواری به پایه چسباند و خیلی عادی بغل میکروفن هم چیز دیگری چسباند و تازه با دهان چندباری سعی در بریدن چسب داشت که بالأخره موفق شد و من هم تازه آنجا با مشقتهای حرفه خبرنگاری از نزدیک آشنا شدم که از همانجا خداقوت گفتم خدمتشان، البته آنها نشنیدند چون با خودم گفتم و نباید هم میشنیدند. در همین زمانها بود که مسئولین مربوطه از معاون وزیر ارشاد گرفته تا سفیر محترم کوبا در ایران به همراه تعداد کثیری از هنرمندان صاحب اثر در نمایشگاه آمدند و در ردیف اول و دوم نشستند، البته آقای بهرام عظیمی هم بود و گفتم دمش گرم آمده، ظاهراً خودجوش آمدهبود و در ردیف چهارم یا پنج نشست.سخنرانان یکییکی آمدند و چند کلامی صحبت کردند که ابتدا دکتر خراسانیزاده مدیرکل هنرهای تجسمی و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران توضیحاتی داد و خیرمقدمی گفت و بعد معرفی هنرمندان را شاهد بودیم که از ۱۵ کشور از جمله آرژانتین، اکوادور، برزیل، هندوراس، مکزیک، کوبا، شیلی، کاستاریکا، کلمبیا، جمهوری دومینیکن، گواتمالا، پرو، اروگوئه، ونزوئلا و نیکاراگوئه در آن شرکت داشتند و آثار هنرمندان مطرحی چون آرس، آدان ایگلساستولدو، برادی رودریگوئز، رامیرو زاردویاس، لوییس کارلوس فرناندز، مارکوس دسوزا، رائول فرناندو زولتا و… در آن حضور داشت.نفر بعدی که پشت تریبون رفت سید امیرناصر جاوید، قائم مقام رئیس حوزه هنری در امور بینالملل بود که از کودکانی گفت که این روزها در غزه به شهادت میرسند. سپس سید مسعود شجاعیطباطبایی، دبیر نمایشگاه از رابطه دیرینه هنرمندان ایران و آمریکای لاتین گفت و بعد از آن هم دکتر محمود سالاری، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنرانی کوتاهی داشت که در بخشی از آن به بیان خاطرهای از یونان پرداخت: «روزی را به یاد میآورم که در یونان، رانندهای از من پرسید چرا شما ایرانیها دست از سر آمریکاییها برنمیدارید؟ به او گفتم که آنها دست از سر ما برنمیدارند. پس از کمی گفتوگو، آن راننده اذعان کرد که حق با شما ایرانیهاست».
قسمت پر شور و حرارت نمایشگاه از جایی شروع شد که فکرش را نمیکردم، آلبرتو گونزالس کاسالس، سفیر کشور کوبا توسط مجری دعوت شد تا پشت تریبون برود. خیلی طوفانی شروع کرد و همان اول گفت: «من با اینکه مسلمان نیستم؛ اما در آغاز کلام، بسم الله میگویم؛ چراکه باعث بهبود کارها میشود» اینجا بود که با خودم گفتم «نه! باریکلا!». جناب سفیر در ادامه گفتند که مردم فلسطین در سختترین شرایط هستند و آمریکا و اسرائیل در حالی حماس را تروریست مینامند که خودشان تروریسم دولتی هستند. همچنین اضافه کرد کوبا در این جنگ ناعادلانه علیه ایران باشماست.
راستش را بخواهید اینقدر محوش شده بودم که نفهمیدم کی تمام شد، بهقول خودش اینگونه سخنرانی کردن را از فیدل کاسترو به ارث بردهاند. در حین صحبتهایش چند کلامی هم هموطنش آرس، کاریکاتوریست سرشناس کوبایی را معرفی کرد و گفت که او کاملاً ایرانی شده و عاشق کله پاچه است. بنده-خدا درست هم میگفت کسی که عاشق کله پاچه شود حتماً از ماست.
نفر آخر نوبت به خود آرس، کاریکاتوریست صاحب سبک کوبایی رسید تا چند کلامی صحبت کند و از سابقه دوستی خودش با ایرانیها گفت که از قدمت بسیار زیادی برخوردار است و اینکه از دیدن چنین ظرفیت هنری بالایی که در ایران وجود دارد، شگفتزده شدهاست.
مراسم افتتاحیه تمام شد؛ ولی تازه اصل کار و افتتاح گالری آغاز شد و به همراه آن آشنا، گشت و گذاری در بین آن همه آثار شگفتانگیز زدیم.
در بین آثار از کاریکاتورهای ضد امپریالیستی و آمریکایی بود تا حمایت از مقاومت فلسطین و نشان دادن خباثت صهیونیستها؛ ولی نمایشگاه به همین آثار محدود نبود و مفاهیم عدالت جهانی و حمایت از مظلومین و نقدهای اجتماعی هم در بین آثار جای داشتند. جالبتر اینکه تعدادی از اشخاص مثبت هم هدف این کاتران محترم بودند، از ماردونا و پله گرفته تا بنده خدا گاندی که به او هم رحم نکردهبودند.آن آشنا از من جدا شد و رفت و باز من تنها ماندم میان چندین گالری مدهوشکننده؛ اما دیگر از نمایشگاه خوفی نداشتم و فقط لذت میبردم از تماشای هنر، آن هم از جنس کاریکاتور که همه از هر سن و سالی میتوانند از آن لذت ببرند و با آن ارتباط برقرار کنند؛ و خدا کاتران را حفظ کند. بالأخره من هم قصد رفتن کردم و درحالی که زیر نمهای باران پاییزی تهران قدم میزدم، در حسرت این بودم که چرا زودتر از اینها چنین نمایشگاهی برپا نشده بود.به دوستان علاقهمند به هنرهای تجسمی، کاریکاتور، نقاشی، طنز، آمریکای لاتین، فوتبال و هرچیز دیگری که دوست دارید، پیشنهاد میکنم حتماً از این نماشگاه دیدن کنید. نمایشگاه از ۱۱ تا ۲۸ آبان در موزه هنرهای معاصر تهران برقرار است.
جالب بود مخصوصا ترامپ و شیمون پرز
عالی…
دمتون گرم
ما که نتونستیم حاضر شیم
ممنون که ما رو با این تجربه همراه کردین ???
باعث افتخار که نظر مثبت کاریکاتوریست بزرگی همچون شما رو تونستم جلب کنم.
ممنون از نظرتون