زنگ‌ انشا

موضوع انشا: کدام مناسبت تقویم را بیشتر از دیگرِ مناسبت‌ها دوست دارید؟

خانم اجازه!؟ ما در تقویم از همه بیشتر عید باستانیِ کریسمس را دوست داریم. عید کریسمس به گفته‌ی مادرمان که ازبس سریال دیده، آن‌چه گذشتِ تقویم است و پدرمان هم ازبس پای اخبار است، می‌گوید مروری بر رویدادهای سال است.

مثلاً ما هر لباس ترسناکی که در جشنِ باستانی هالووین پوشیدیم و یا نشد که بپوشیم، می‌توانیم در عید کریسمس بپوشیم و و هر کسی هم که حرفی زد بگوییم ما هفت‌جدمان نیز هم تهرانی هسته بِرار! فقط رفتنی شهرستان ‌نباید به کسی بگوییم.

در شب عید کریسمس ما سبزی‌پلو و ماهی می‌خوریم و هرچه وسیله‌ی به‌دردنخور و ارزان و آشغال که از عید باستانی بلک‌فرایدی روی دستمان باد کرده و نتوانستیم آن را به خانه‌ی دیگران چشم‌روشنی ببریم، با روبان به درختمان آویزان می‌کنیم.

بعداز شام هم آجیل و انار و هندوانه‌ی شب یلدا را می‌خوریم و اسپند دود می‌کنیم تا آن سنگ آبی چشم‌دار آویز روی درخت نگذارد که ما چشم بخوریم. البته خودم صبح عید کریسمس از گوسفند قربانی‌مان یک چشم خوردم و کمی هم زبان.

خانم اجازه؟! ما جورابمان را هم بعداز دوسه هفته‌ای، روز عید کریسمس شستیم. می‌گفتند بابانوئل قرار است از لوله بخاری سُر بخورد و بیایید خانه و برایمان هدیه بیاورد. البته من دست زدم به لوله بخاری، خیلی داغ بود. بابانوئل خودش بلد است، می‌آید.

راستی خانم، این عید اصلاً دورریز ندارد. خانم اجازه؟! اگر داشت هم آن‌ها را دور نمی‌ریختیم و با آن کاردستی درست می‌کردیم. ما آن درختی را که در این عید خریده‌ایم و تزیین کرده‌ایم، روز درخت‌کاری در پارک سر کوچه می‌کاریم. درست است که رشد نمی‌کند و خشک می‌شود، ولی برای خودشان است. اصلاً درختش خراب بود، چون از همان روزی هم که نصفه‌شب از پارک برای عید کریسمس امانت کندیم و آوردیم خانه رشد نکرد.

همین عید کریسمس باعث شد که زبان انگلیسی را هم از یک‌ مدرس زبان یاد بگیریم. فامیلی داشتیم که بعداز در کردنِ توپ کریسمس خانه‌ی ما آمد و گفت که یک‌بار زمینی خواسته برود استانبول ولی قطارشان در راه پنچر شده… او می‌گفت که عید کریسمس مبارک غلط است. باید بگوییم مِری کریسمس. آن فامیلمان گفت که روز عید خارجی‌ها و عید کریسمس هم یکی است که توی تقویم اشتباه زده‌اند تا شلوغ نشود.

ما نتیجه می‌گیریم این عید کریسمس مخلوطی از تمام عیدهاست به‌جز عید چهارشنبه‌سوری که ترقه را نباید بیندازیم جلو مهمانِ خارج دیده. این بود انشای ما.