گزارش میدانی از مناظرات
گزارش داغ مناظرات
۱۲:۰۵ ب٫ظ ۳۱-۰۳-۱۴۰۳
به لحظات حساس آغاز رقابت مناظرات انتخاباتی داریم نزدیک میشیم. تعدادی از تماشاگران حاضر در سالن دارن فریاد «ایول ایول» سر میدن و نامزدشون رو تشویق میکنن. عدهای هم اون طرف دارن با شعار متفاوتی نامزدشون رو تشویق میکنن. بله اونام دارن میگن «ایول ایول.» عدهای هم منتظرن برنامههای نامزدها رو مثل بچه آدم بشنون و رای بدن. صدا به صدا نمیرسه؛ اما من سعی میکنم تا شروع مبارزه با یکی از تماشاگران حاضر در سالن که بدن کشتیگیری هم دارن، صحبت کنم:
– دوست عزیز، حتما دوست دارین نامزد مورد نظرتون امروز برنده بشه. درسته؟
+ نه پس! دوست دارم حریف ببره ما جشن بگیریم براش.
بینندگان عزیز فضا کاملا ملتهب و حساسه. میریم سراغ مبارزه. مجری سوت مناظره رو میزنه. نامزد اول همون ثانیههای اول سر و گردن رقیب رو با برنامههاش به زیر میکشه. مربی رقیب اعتراض میکنه. داور اشاره میکنه الکی جو نده. رقیب تهمت میزنه و سعی داره حریف رو با این حرفها با خاک یکسان کنه. حریف زرنگی میکنه و محلش نمیذاره. تماشاگرها دارن فریاد میزنن: «برنامههاتو رو کن حقههاتو غلاف کن» تماشاگرهای طرف دیگه سالن دارن شعار میدن: «الکی میگه الکی میگه.» مجری به ساعتش نگاه میکنه و یادآوری میکنه که زمان داره عین چی میگذره. رقیب، سوال مجری رو در مورد برنامههای اقتصادی سخت میدونه و اشاره میکنه که سرش درد گرفته و باید باند پیچی بشه. داور با انگشتش چند ضربه به سر رقیب میزنه و اشاره میکنه که «کاله؛ ولی چیزیش نشده.» داور سوت ادامه مبارزه رو میزنه. رقیب وقتکشی میکنه و دولتهای قبل و قبلتر رو تخریب میکنه تا میرسه به دولت مادها. داور تذکر میده برنامههای خودش رو بگه. حریف با برنامههاش کنده رقیب رو گرفته و مثل تریلی ۱۸ چرخ روش خیمه زده. رقیب همچنان با تهمت و افترا داره روی تشک لیز میخوره تا با خروج از تشک امتیاز بگیره. لحظات حساسی برای دو طرفه. رقیب چغر و بدبدن داره زیر حریف دست و پا میزنه و منتظر یه فرصته تا فضا رو به نفع خودش متشنج کنه. خدا میدونه اون زیر داره به چی فکر میکنهههه. بعله بعله میخواد خطا بگیره و حریف رو عصبانی کنه… بعله… بعله همین کارم میکنه…… ولی نه، نه، نتونست، نَ تونست. حریف زرنگتر از این حرفهاست و فقط لبخند میزنه و میره سراغ برنامههای سیاست خارجیش که اگه یکیش اجرا بشه اروپا و آمریکا خودشون خودشون رو تحریم میکنن.
مربی رقیب، چارهای جز توقف مناظره نداره. اعتراض میکنه و میگه سر بازیکنش داره میترکه و کار از باند پیچی گذشته و باید جراحی بشه. داور اشاره میکنه که سر بیبرنامه رو باید گِل گرفت. دستور ادامه بازی رو میده. مجری زمان رو نگه داشته. رقیب داره نفس نفس میزنه و با دو تا برنامه شعاری کار رو پیش میبره. بهتر از هیچیه. سعی داره تهمت غلیظتری رو کنه و بعلهههه همین کارم میکنه. تهمت، خیلی سنگینه و روی حریف خیمه میزنه. داره وقت کشی میکنه تا یک امتیاز هم شده از حریف بگیره. داور دو زانو بالای سر نامزدها نشسته. انگار داره فاتحه میخونه. وای ببخشید لحظات حساسی رو داریم پشت سر میذاریم و نمیدونم چی دارم میگم. حریف هنوز توی کف تهمت رقیبه و کمرش داره میشکنه و با خودش میگه: «چی بگم خدارو خوش بیاد!»
فقط یک دقیقه تا پایان رقابت وقت داریم. حریف شیطون رو لعنت میکنه و بعله (فریاد گزارشگر) رقیب و ضربه فنی میکنه. بعله دوباره برنامه رو میکنه و پک برنامههاش رو در عرض چند صدم ثانیه توضیح میده. عجب برنامههاییان! روی رقیب کم میشه. دیگه نا نداره. کم آورده. ثانیههای آخره. ۱۰، ۹، ۸، ۷…… داور رقیب رو با خاکانداز از روی تشک جمع میکنه. ۱۰ هیچ به نفع حریف بازی تمام میشه. خسته نباشی دلاور، خسته نباشی نامزد. خداقوت صدا و سیما…
ثبت ديدگاه