اندر حکایات شیخ و موجودیت اسرائیل
با هم بپریم

چنین آورده‌اند که به تاریخ ۱۶ مه که مقارن با اعلام موجودیت بلده کاذبه اسرائیل بود، جمعی از مریدان شیخ افاضه الکلام -خفه‌الله- نزد وی رفتند و از او پرسیدند: «یا شیخ! شما در میان مردمان به برخورداری از الهامات غیبی شهرت دارید. به ما بگویید در غیب چه مشاهده نموده‌اید که جعلی‌ترین و سفاک‌ترین رژیم تاریخ را چون جیب ما و مغز خود پاک پاک می‌دانید؟» 
شیخ اندکی درنگ کرد و بگفت: «یا ایها‌المریدون! پچ‌پچ نکنید تا خود برای‌تان بازگویم.»
اول آن‌ که بریتانیا، آن بلده کبیر که ناپدر بود بر اکثر بلاد، آن که اگر آب از ناخنش بچکید روی زمین لیس می‌زدی تا حیف نگردد، قیمومت خود را از فلسطین برداشت و آن را دو دستی تقدیم اسرائیل نمود. 
ثانی آن ‌که سازمان ملل، آن ارگان رسمی جهان که محنت‌بارترین عملش محکوم نمودن بود، خود برخاسته، از برای رسمی گشتن اسرائیل، رنج امضا گرفتن از سایر بلاد را به جان خرید. 
ثالث آن‌که بیش از ۸۵ درصد بلاد جهان به رسمیت بشناختند آن را، مگر چند بلاد که ندانستند زبان اکثر جهان را و از آن جمله است سرزمین نفرین شده پارس، که سکونتگاه شماست. 
چهارما در اسرائیل فلافل درست می‌کنند خوشمزه‌تر از فلافل آبادان.
حال دانستید که از چه رو شلوار خود جرواجر نمودم تا مبادا بر پرچم سرزمین مقدس اسرائیل پا نهاده و بی‌حرمتی به آن روا رود؟ 
مریدان گفتند:«شیخ با این تفاسیر، دست ما نیز بگیر تا با هم بپریم».

ثبت ديدگاه