نگاهی به عقائدالنساء، اولین کتاب طنز با موضوع شرع
طنزپرداز باید عالم باشه
۱۱:۵۳ ب٫ظ ۰۸-۰۵-۱۴۰۲
کتاب «کلثوم ننه» یا «عقائد النساء» یک مبارزه طنازانه با خرافات رایج در اواخر دوران صفویه است که به سبک رسالههای توضیح المسائل نوشته شده؛ اما نه رسالههای امروزی! بلکه به سبک رسالههای دوران خودش. و اصلاً آن چه این کتاب را متمایز از هر اثر دیگری میکند؛ همین حضور در دوران خودش است. به حدی که از آن به عنوان اثری درباره اخلاق، آداب و رسوم و فرهنگ عامیانه آن زمان یاد میشود. به حدی که محمود کتیرایی، مصحح کتاب مجبور به بیان این نکته میشود که: «هدف نویسنده، گردآوری فرهنگ توده نبوده؛ بلکه ریشخند کردن خرافات و معتقدات مردم روزگارش و به ویژه زنان اصفهانی و افرادی بوده که خودشان را عالم میدانستند.» [۱]در واقع رسالههای توضیح المسائل امروزی از زمان آیتالله بروجردی و به همت شیخ علی اصغر کرباسچیان میان مردم رایج شدند. [۲] رسالههای ابتدایی علمای شیعی در ابتدا به زبان عربی و به صورت استدلالی و نیمه استدلالی نگاشته میشدند؛ اما به مرور زمان و برای تسهیل در فهم عامه مردم، استدلالات فقهی از آنها حذف شد. در دوره صفویه، شیخ بهایی برای اولین بار رسالهای تحت عنوان جامع عباسی به زبان فارسی نوشت که زبان و سبک نوشتار کتاب «کلثوم ننه» از آن برداشت شده است. البته منطق کتاب «کلثوم ننه» با توجه به نقل آرا و اقوال پنج فقیه خیالی این کتاب، بی شباهت به کتب نیمه استدلالی فقه شیعه مانند کتاب «شرح لمعه» نیست. این مدل نوشتار که دست نویسنده را در خلق لحظههای طنز و خندهدار بازتر کرده است ناشی از تسلط و انس ایشان به کتب فقهی است. شرح آقاجمال خوانساری بر کتاب لمعه پیشتر در حوزههای علمیه مورد استفاده طلاب علوم دینی قرار میگرفت؛ اما با این وجود شباهت نثر کتاب با قلم جامع عباسی و حاشیههای علما بر آن قابل انکار نیست. در واقع استفاده از نثر کتاب جامع عباسی که در آن دوره با استقبال زیاد متدینین فارسی زبان رو به رو شده بود، خود یکی از دلایل استقبال مردم از این کتاب بوده است؛ اما بیگمان شخص نویسنده نیز در این موضعگیری بی تاثیر نبوده است. اعتماد عموم مردم و متدینین به نیت خیر آقا جمال خوانساری به این علت است که ایشان از خانوادهای عالم و خود نیز از علمای به نام و صاحب منصب آن دوران بوده که علاوه بر منصب قضاوت، شیخ الاسلامی اصفهان را نیز به عهده داشت. [۳] شاید در نگاه اول به نظر برسد مقام علمی نویسنده نسبت به متن کتاب اهمیت چندانی ندارد. ظاهراً نظر سید مهدی شجاعی نیز هنگام نوشتن رزیتا خاتون همین بوده است؛ اما زمانی که کار بیخ پیدا میکند و به دادگاه مطبوعات میکشد متوجه میشود که انگار از این خبرها نیست. سید مهدی شجاعی در دفاعیات خود در دادگاه که در پایان کتاب رزیتا خاتون چاپ شده است به متن کتاب «کلثوم ننه» ارجاع میدهد و میگوید: «چطور میشود که آقا جمال خوانساری عباراتی مشابه عبارت من دارد و کسی متعرض نمیشود که به اسلام توهین شد و احکام اسلام زیر سوال رفت؛ اما به من که میرسد کار به دادگاه میکشد؟» [۴]
چرا آقا جمال خوانساری می تواند طنز درباره برداشت اشتباه مردم از احکام دین بنویسد و کسی متعرض او نشود؟ قبل از هر چیز باید گفت شوخی با مسائل دینی امر بسیار سختی است که نیاز به دید باز و گسترده به مباحث اعتقادی و مخاطب شناسی دارد؛ اما به طور خلاصه، اسلامی که نباید با آن شوخی کرد و نباید مورد انتقاد قرار بگیرد شامل مباحث مطرح در اصول و فروع دین است. در مقابل افرادی که به دین الحاق میشوند مثل یک سخنران مذهبی یا خرافات رایج که به اشتباه از احکام دین شمرده میشوند را نه فقط میتوان، که باید نقد کرد. چون در واقع این افراد و اعمال اصلاً ارتباطی با اصل دین ندارند؛ اما با این وجود اهمیت نویسنده اثر انتقادی و طنزپردازی که این مباحث را نقد میکند کم نمیشود. اجازه بدهید با یک مثال موضوع را بیان کنیم. حتماً شما نیز در جمع دوستانتان شوخیهایی میکنید که اگر بیرون از این جمع اتفاق بیفتد توهین تلقی میشود. طنز نوشتن یک عالم و یک فرد عادی در باره مسائل مربوط به دین هم دقیقاً همین طور است. فرد عالم، داخل در جمع دوستانه مسلمانان محسوب میشود و عالم به جوانب و احکام آن است، لذا کسی برداشت نمیکند که اسلام مسخره شد؛ اما وقتی متن شخصی که نمیشناسیم درباره اسلام را میخوانیم این داخل جمع دوستان بودن او مشخص نیست. مثل وقتی که داخل مترو به شخص کچلی بگویید سرت را بگیر آن طرف که کور شدیم. آن فرد هرگز تفاوت شوخی و توهین را متوجه نخواهد شد و نمیتوان هم یه او خرده گرفت که با شما به تندی برخورد کند. چون قرینهای وجود ندارد که بفهمد شوخی میکنید و اصولاً اجازه شوخی با وی را ندارید. به عبارت دیگر وقتی یک عالم به عنوان نمادی از اسلام در ذهن مردم، از چیزی انتقاد میکند و از آن برائت میجوید یعنی آن چیز اصلاً اسلام نیست که طنز درباره آن توهین محسوب شود.
بنابراین یکی از مهم ترین عوامل موفقیت کتاب «کلثوم ننه» را باید نویسنده آن دانست که بین مردم بیشتر با این کتاب شناخته میشود؛ اما در کنار این، یک عالم و مجتهد در فقه و اصول، محدث، و عالم کلامی نیز بوده است. ایشان از محمدتقی مجلسی اجازه نقل حدیث داشته، [۵] محمد بن علی اردبیلی او را دارای مقامی بلند و از راویان فقه خوانده [۶] و شیخ یوسف بحرانی او را از مشایخ خود در نقل حدیث برشمرده است. [۷] زمانی که یک کتاب توسط این چنین نویسندهای نوشته شود و کاملاً هم با شرایط و فرهنگ زمان خودش منطبق باشد، چرا مردم از آن استقبال نکنند؟
[۱] ذوالفقاری، حسن، بهار ۱۳۹۳، ص۷-۲۶
[۲] یزدانی، «مروری بر رسالههای عملیه ۲»، ص۲۸۹
[۳] تنکابنی، قصص العلما، اسلامیه، ص۳۲۹
[۴] سید مهدی شجاعی، رزیتا خاتون، ص ۷۴
[۵] تنکابنی، قصص العلما، اسلامیه، ص۳۲۹
[۶] اردبیلی، جامعالرّواه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۶۴
[۷] بحرانی، لؤلؤه البحرین، مؤسسه آلالبیت، ص۹۰
ثبت ديدگاه