خوابی عجیب با آدمهایی عجیبتر
ما مالهکشان
۱۰:۵۹ ب٫ظ ۳۰-۰۹-۱۴۰۲
در خواب بودم که دیدم در جمعی مشهور و معروفم. سلبریتیهای هر عالمی در یک میهمانی گرد هم جمع گشته بودند.
از پوتین و احمدینژاد و مقتدیصدر بگیر تا اسنوپ داگ و سالار عقیلی و رویم به دیوار جنیفر لوپز. از عموپورنگ و تام هاردی و مسعود فراستی و شهرام جزایری تا خاکم به دهان محمود عباس و کاترین زتا جونز و ماری کوری و استیون هاوکینگ (دام سیاهچالُهُ العالی)، از رؤسای ممالک تا رفقا و مع ذلک تا چشمم خورد به مسئول نشریه تایم، ناغافل دستش را گرفتم که بیا با هم چند کلامی اختلاط کنیم. (البته چون در بیداری مسئول نشریه تایم را نمیشناختم، ترجیح دادم که مسئول نشریه مرد باشد که پس از بیداری به تعَب نیفتم. بنابراین مفروض داشتم رئیس تایم مذکر است با یک من سبیل چخماقی و کلاه شاپو و لُنگ دور گردن و اصلاً خواب خودم است. میخواستم اینطور ببینم.)
القصه او را گفتم: «حاجی چه خبرا؟»
گفت: «حاجی به قربانَت. بگذار این سیگار را بکشم.»
گفتم: «تا نگی چه خبر، ولت نمیکنم. بیا یه مصاحبه با هم داشته باشیم عمو!»
گفت: «بُگذار این سیگار را بکشم. سپس دیگر فقط کار و کار و کار»
گفتم: «شنیدم این روزا خیلی درگیرید. بالأخره جهان همهش درگیر جنگ و تحولات دیگه است. شما هم که کشتهمرده خبر»
گفت: «دیگر چه کنیم؟ ما با خبر و گزارش زندهایم. همه خبرها را نیز به یک چشم میبینیم.»
گفتم: «حالا خبر جدید چی دارید؟ کیسینجر جونتون هم که گور به گور شد. بد آدمی بود.»
گفت: «اولاً او در تمام عمرش حافظ منافع ایالات متحده بود و به وطنش خدمت کرد. ثانیاً اگر او نبود…»
حرفش را قطع کردم و گفتم: «چرا چرت و پرت میگی؟ فقط وطن مهمه؟ انسانیت چی پس؟»
گفت: «همین را میخواستم بگویم، اگر او نبود انسانهای بیشتری در جنگها کشته میشدند.»
گفتم: «البته انسانهایی که همهشون آمریکایی بودن.»
گفت: «چه فرقی میکند؟ انسان، انسان است. ما باید نوع دوست باشیم. نوع انسان را از خطر مرگ نجات دهیم.»
گفتم: «عه. یعنی برای شما کشته شدن آدمها مهمه؟ پس چرا به جنگ غزه و کشته شدن انسانها در اونجا واکنش نشون نمیدید؟»
گفت: «این کذب است. ما تا به حال چندین بار نسبت به کشته شدن اسرائیلیان آن منطقه واکنشهای درخوری نشان دادهایم. واکنش درخور به مرگ فلسطینیان هم وظیفه سازمان ملل است. بالأخره تقسیم وظایف کردهایم.»
گفتم: «اما سالی که جنگ اوکراین شروع شد، تقسیم وظایف نکرده بودید. چهره سال نشریه رو هم دادید به زلنسکی؛ رئیس جمهور مظلوم اوکراین. امسال که جنگ غزه در جریانه، چهره سال رو گلاب به روت، دادید به تیلور سوئیفت.»
گفت: «اگر هر سال چهره، سیاسی باشد مخاطبین اذیت میشوند. البته تیلور سوئیفت هم کم آدمی نیست. ما سالهاست او را در نظر…»
گفتم: «حاجی ولش کن! میگن زمان قدیم یه اوستا کاشیکار بود که خیلی تعهد کاری براش مهم بود. کارفرما هر چی دستور میداد بدون چون و چرا انجام میداد. یه روز یکی داشت از توی کوچه رد میشد. میبینه این اوستا داره حیاط یه خونه مخروبه رو کاشی جدید نصب میکنه. بهش میگه اوستا این خونه داره میریزه، کارفرما خل بوده به تو سفارش کاشی جدید داده. تو چرا قبول کردی؟ برو اونور ساختمون هوار نشه رو سرت! اوستا در جواب میگه: «ما مالهکشان جز غمِ دوغاب نداریم.»
عالی بود
لذت بردم
البته چون اثر برادر نازنینم هست شاید خیللللی عالی به نظرم رسید ،،،،،??