درسهایی عجیب و تاحدودی غریب از دربی
دربی
۱۱:۴۹ ب٫ظ ۰۵-۱۰-۱۴۰۲
این دربی با دربیهای قبلی فرق داشت. از آن دربیهای معروف بود، مثل ۶_۰ یا دربی ایمون زاید که بعدا میتوانی سرت را بالا بگیری و بگویی من این بازی را از نزدیک دیدم. اصلا این بازی پتانسیل این را دارد که در بالاترین مقاطع تحصیلی هم تدریس شود.
من خودم به شخصه درسهای زیادی از این بازی گرفتم. اولا که متوجه شدم ما جنبه تکنولوژی را نداریم. نه، قبلا متوجه شده بودم. همان زمان که تلفن هوشمند و اینترنت آمد و بیست ساعت وقت ما را در شبانه روز به خود مشغول کرد؛ اما الان دیگر بهم اثبات شد. شما فرض کن فردا var به همه بازیها بیاید. پس از آن بازیها به جای ۹۰ دقیقه، کمکم ۱۸۰ دقیقه طول میکشد، چون بازیکنان تیمی که عقب است مدام خود را در محوطه جریمه به زمین میاندازند و به سمت داور هجوم میبرند که برود در var چک کند. اصلا چرا نباید این کار را بکنند وقتی اولین تجربهشان موفقیت آمیز بوده؟ خود شما بودی نمیکردی؟
دومین درسی که از این بازی میشد گرفت را من نتوانستم بگیرم! چون این درس فقط به درد دانشجویان حقوق میخورد. به این صورت که آنها بعد از این بازی به طور رایگان به تعداد زیادی لایحه و شکایت دست یافتند که میتوانستند به طور عملی و کاربردی رشتهشان را یاد بگیرند. البته این شکایتها و بیانیهها برای ما نویسندهها هم بی فایده نبود و توانستیم با ادبیات حقوقی بیشتر آشنا شویم تا از این قالب هم برای نوشتن متون طنز استفاده کنیم.
درس سومی که میشد گرفت را اینجا نمیشود بیان کرد. چون بالاخره ما یک اعتقاداتی داریم؛ ولی این درس در برخی از کشورهای خارجی، ورزش حساب میشود و مربی تیم آبیها نشان داد زمانی که اروپا بوده خیلی خوب آن را یاد گرفته و میتواند برای بقیه مردها قبل از جشن عروسی، کلاس خصوصی بذارد تا اولین دعوای زوج جوان همان شب صورت نگیرد.
البته این درسهایی که تا الان گفتیم در برابر مهمترین درس بازی هیچ چیز نیست. حتی رئال مادرید و بارسلونا هم نمیتوانند مسابقهای برگزار کنند که در آن هیچکدام از دو تیم هیچ موقعیت خطرناکی نداشته باشند؛ ولی در عین حال جوری گرم باشد که مخاطب نتواند از پای تلویزیون بلند شود! کاش فوتبالیستهایمان قدر این هنرشان را بدانند. کاش مسئولینمان هم قدر این هنر را میدانستند و مجوز واردات خودروی این گروه را ابطال نمیکردند.
ثبت ديدگاه