شروع شهریورماه با پزشکی و دانشجویانش
نودانشجو

یک شهریور هرسال، روز پزشک است. در این روز که روز تولد ابوعلی سینا نیز هست، پزشکان به خود افتخار می‌کنند. البته پزشکان در روزهای دیگر نیز به خود افتخار می‌کنند و نمونه‌های این رفتار در نو-دانشجوهای پزشکی بسیار واضح است. در دانشکده پزشکی، همه دکتر هستند و برخی از این دکترها، «دکتربازی» می‌کنند.

در تفکر عموم مردم، هرکس که پزشک باشد معادل کسی است که میلیون‌ها دلار در بانک‌های سوئیس ذخیره کرده است. متأسفانه این تفکر درست نیست و منشأ این افسانه‌ها را باید در مؤسسات کنکوری جستجو کرد. این تفکر افسانه‌ای باعث تولید این نتیجه‌گیری شده است که دکترها ارث بابای کسی را بالا کشیده‌اند! حالا ممکن است پزشکانی که چندین و چند سال از طبابت آن‌ها گذشته است و اسم‌ورسمی به هم زده‌اند، واقعاً ارث بابای کسی را بالا کشیده باشند ولی این نتیجه‌گیری برای نو-دکترها (همان‌هایی که فارغ‌التحصیل شدند و نه نو-دانشجوها!) درست نیست. این بنده‌های خدا نان ندارند بخورند و مجبور به خوردن چیپس با نان سنگک صبح برای شام می‌شوند.

«در کنار پزشکی به فلان کار بپرداز! »

این سخنی است که برخی دانشجوهای پزشکی از پدر و مادر خود شنیده‌اند. اولین شخصی که در کنار پزشکی به فلان کارش هم رسید، خود ابوعلی سینا بود. او به تحصیل طب پرداخت و در کنارش به فلسفه ادامه داد و در هر دو نیز موفق بود. او در موارد دیگری نیز موفق بود و ازلحاظ موفقیت، ژاپن می‌توانست از او برق تولید کند. کتاب قانون او در حیطه پزشکی و کتاب شفای او، در حیطه فلسفه است. او چندین و چند جلد کتاب نوشته است و اگر در عصر حاضر زیست می‌کرد، احتمالاً یک بلاگر حوزه پزشکی می‌شد و بالای سر بیمار به تولید محتوا می‌پرداخت. چرا؟ زیرا قبلاً برای شاخ بودن، به تعداد تألیفات وی نگاه می‌کردند و دنیای امروز، دنیای دنبال کنندگان صفحات مجازی است.

با پزشکان مهربان باشیم و سؤالات فوق تخصصی خود را از نو-دانشجویان پزشکی نپرسیم! این عزیزان محصّل، تا سال سوم تحصیل به خوانش کلیات و الفبای پزشکی می‌پردازند. سلامت خود و خانواده را فدای فهمیدن این موضوع که «پس چه چیزی توی اون دانشگاه یادتون میدن!» نکنیم.

ثبت ديدگاه




عنوان