فالی برای اسرائیل
هفتِ پَر ریز

«یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر

کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی»

ای صاحب فال!

خیلی اوضاعت بی‌ریخت است. هفت می‌شنوی، خیس می‌شوی. راکت تنیس می‌بینی، غش می‌کنی. مأمور آب در می‌زند کنتور ببیند، می‌ترسی بخواهد اسیرت کند. متاسفانه از کمبود جگر رنج می‌کشی. در زندگی گاهی لازم است از آن مسلسل دستی که به کمرت بسته‌ای خجالت بکشی! 

تا به حال درگیر سنت استدراج بوده‌ای. تا این‌جا صاعقه و بیابان‌نوردی و مسخ شدن و چند تا عذاب دیگر را تجربه کرده‌ای. وقتش رسیده که کلکسیون عذاب‌هایت با یک باران سیل‌آسای «بشور و ببر»، کامل شود. پس حوصله به خرج بده که این بار خدا قرار است عذاب بزرگ بزرگه‌اش را رو کند. 

به زودی خبر مهمی به تو می‌رسد که باعث می‌شود دیگر از این اوضاع خارج شوی؛ آن هم خبر مرگت! تو که هر خبری برسد، سریع پرریزان می‌شوی؛ بلکه بمیری و از این وضعیت خلاص شوی. پس مایوئت را دم دست بگذار که غول مرحله آخر در راه است.

هفت اکتبرت مبارک! ای بابا، صاحب فال، ببخشید یادم نبود گفتم هفت!

ثبت ديدگاه