هنـرِ برحق بودنِ همیشه (قسمت صفر)
مقدمهای برای شوپنهاور
۲:۰۴ ب٫ظ ۰۴-۰۹-۱۴۰۳
برداشتی آزاد و نقیضهوار بر کتاب «هنر همیشه برحق بودن ـ آرتور شوپنهاور»
مقدمه: (قبل از ورود حتماً بخوانید!)
وارد کتابفروشی شدهاید. لای قفسۀ کتابهای روانشناسیِ زرد قدم میزنید تا دری باز شود و شما یک شبه پولدار شوید و به کائنات متصل شوید تا پس از خروج از ماتریکس و همکاری با ایلومیناتی و لویی شانصدم که شما را هممدار پول میکند، بروید و صاحبکارتان را با تجارتش بخرید و بعد هم آزادش کنید. بخرید و بعد هم آزادش کنید. بخرید و بعد هم آزاد کنید. بخرید و بعد هم همانطور تا چندین بار آزادش کنید. اما چنین نشده و نخواهد شد. دنیای امروز، دنیای هرچه باشد، دیگر دنیای خزعبل نیست. دنیای خزعبل هم باشد، دنیای اینجور خزعبلات نیست. این دنیا، دنیای مهارت است. نه آن مهارتی که الآن در فکر دارید، مهارتی مثل مهارت ارائه و دفاع کردن از خود و محصول و هرچه هست!
لالوی کتابها، چشمتان میخورد به کتاب «هنر همیشه برحق بودن» از «آرتور شوپنهاور». آقای شوپنهاور یَک فیلسوف معاصر عجیبغریبی است که بیا و ببین. (بهدلیل افزایش تعداد کلمات و هزینههای چاپ، از آوردن عکس و باقی آثار ایشان خودداری کردیم. اگر به ما اعتماد ندارید، خودتان سرچ کنید و ببینید که واقعاً یَک فیلسوفی بوده است. یَک!) این مرحوم که اخلاقهای خاصی داشته، یک سری (دقیقاً سیونه تا بدون ترتیب و کمی هم شلوغپلوغ) ترفند برای پیروزی در هنگامی که در بحث و مذاکره شکست خوردهاید در کتابش آورده است.
این ترفندها، جُستاری است نیشدار درباره چگونگی غلبه بر خصم (همان طرفِ مقابلِ شما یا بهعبارتی دشمن) در مجادله. این توصیهها گاهی غیرمنصفانه و بیشرمانه است که همین از اخلاقِ خوب آن مرحوم بوده است! یعنی در بحث و گفتوگو برایش هیچ عنصر اخلاقی و انسانی مطرح نبوده و مهمترین چیز برنده شدن در این بحث بوده و تمام.
حالا، نسخۀ آلمانی این کتاب، مناسب کسانی است که زبان آلمانیشان در حد آنگلا مرکل است. نه، میشاییل بالاک. نشد دیگر ماریو گوتزه و یا سعید عزتاللهی ورژن آلمانی. اگر اینگونه نیست باید به دنبال نسخۀ فارسی باشید. نسخههای فارسی هم آنقدر به زبان فارسی سخت ترجمه شده است که هنگام خواندن آن، باید یک سعدی یا فردوسی جیبی داشته باشید تا گاهی وی را از جیب درآورید و از وی بپرسید: «اینجایی که وَگفت فلان، ای فلان یعنی چه؟!» یعنی باید کسی باشد همین فارسیِ کتاب را به فارسیِ یواش برایتان ترجمه کند. پس لازم بود تا تصحیح و تفسیری کاربردی و اندکی طنز از آن بیان کنم تا سادهتر متوجه شوید چه چیزی شده است و جایی هم که لازم است ننشینید و حقتان پس را بگیگیرید. راستی، بعضی جاها مجبور به تغییر، تلخیص، تشبیه، تعریض، تغمیض، تسلیل، تشکیل و تبخیر گزارههای کتاب هم شدهام.
تذکر مهم یک. گاهی ترفندها برای دفاع است و گاهی برای حمله. این شمایید که میبینید کجای قضیه قرار دارید. تازه، از راهکار دفاعی میتوانید برای دفاع از خودتان و ضدحمله برای طرفِ مقابلتان استفاده کنید و برعکس.
تذکر مهم دو. بعضی از ترفندها (خیلیشون!) کمی (خیلی!) از اخلاق بهدور است. نگویید چون فلانی گفته بود انجام دادیم! اگر من شماره کارت میدادم و میگفتم هرچه داری برایم کارت به کارت کن انجام میدادید؟ پس مسئولیتش تمام و کمال و جمال و جلال با خودتان.
پس برویم و با قسمت یک شروع کنیم.
(قطعاً ادامه دارد…)
ثبت ديدگاه