سردوشی

قدیم تو بالادِه چراغ‌موشی بود 
 توی پایین‌دِه فازِ خاموشی بود 
 
 روشن و خاموشم نداشت، سرِ شب
 شام بود و گفت‌وگپ و بیهوشی بود
 
سرک کشید تو همه‌جا مثل برق 
 برق  فشار قویِ باهوشی بود
 
سر‌درآورد از همه جا شهر و دِه
سر گذر مشغول فال‌گوشی بود
 
شهرا که زرق و برق‌شون زیاد شد
 دائم می‌رفت و میومد جوشی بود
 
یه برق نسل زد خوابش کجا بود 
شب تا سحر تو جریان گوشی بود
 
برقای دِه‌پایین، خواب خرسی داشت
تو دِه‌بالا یه چُرت خرگوشی بود
 
برقا که هی بدو بِایست می‌کردن
جایزه‌شون نشون سردوشی بود
 
سحر می‌رفت، یادش می‌رفت شب بیاد
 دچار گیجی یا فراموشی بود
 
مازوت و قطع برق و آلودگی 
کدوم یکی علت خاموشی بود؟

ثبت ديدگاه