آری به پنجشنبه بازار نه به جمعه سیاه
بلک فرایدی در ایران به چه کار آید؟

در این مقاله به بررسی تاریخچه و علل پیدایش بلک فرایدی در ایران و غرب می‌پردازیم. بلک فرایدی یا جمعه سیاه یک رویدادی جهانی است که در آخرین جمعه ماه نوامبر برگزار می‌شود و شما می‌توانید کالای مورد نظر خود را با تخفیف خوبی خریداری کنید. به طور خلاصه و قابل فهم می‌توان گفت در این بازار به جای خرید یک جفت جوراب واقعا نانو ۵۰ دلاری، شما می توانید سه جفت جوراب واقعا نانو را به این قیمت تهیه کنید. نام «جمعه سیاه» نیز در دهه ۱۹۵۰ توسط پلیس فیلادلفیا به دلیل ترافیک سنگین ناشی از خریدهای تعطیلات به وجود آمد. در ایران نیز چند سالی است که در ابتدای زمستان به تقلید از غرب جمعه سیاه برگزار می‌شود. با این تفاوت که ترافیک سنگین در خیابان‌های اصلی شهری مثل تهران هر روز اتفاق می‌افتد و این ترافیک به هر چیزی ربط دارد الّا خرید! البته ناگفته نماند ما ایرانی‌ها از قدیم الایام بلک فرایدی داشتیم.
برای مثال پنجشنبه بازار میناب یکی از مکان‌های تاریخی، گردشگری و اقتصادی در شرق استان هرمزگان است که با قدمت ۵۰۰ ساله خود شهرت جهانی نیز دارد. البته پنجشنبه بازار تنها بازار تخفیف دار ایران نیست و بازارهای تخفیفی دیگری مانند جمعه بازار و شنبه بازار نیز وجود دارد. حالا شاید فکر کنید که اگر جمعه سیاه در ایران نبود چقدر بد می‌شد و چقدر مجبور بودیم اجناس را گران‌تر بخریم. خیر اشتباه فکر کردید. اصولا در جوامعی که ابزار قدرتمندی مانند چانه زنی وجود دارد جمعه سیاه یک شوخی دم دستی است. برای مثال شما در فیلادلفیا در روز جمعه سیاه وارد یک ایستگاه مترو می‌شوید و آن جا یک دست فروش جوراب می‌بینید که داد می‌زند: هاری آپ هاری آپ تیری پیرز آف نانو ساکس جاست ۱۰ دالرز! یعنی بدو بدو سه جفت جوراب نانو فقط ده دلار! به او سلام می‌کنید و ده دلار به او می‌دهید و او با لبخند رضایت سه جفت جوراب به شما می‌دهد و تمام. اما پروسه خرید در ایران به این سادگی نیست. بگذارید در ابتدا به جزئیات روند یک خرید در ایران بپردازیم. در ایران پروسه خرید با دیدن ویترین مغازه و پسندیدن موقت یک کالا آغاز می‌شود. در ادامه فروشنده با نشان دادن همه رنگ‌ها و طرح‌های مشابه آن کالا، پسندیدن را از شرایط موقتی به نیمه قطعی می‌رساند. قطعیت نهایی خرید نیز با تماس تصویری با مادر در مورد افراد مجرد و یا همسر در مورد افراد متاهل اتفاق می‌افتد. سپس کیفیت کالا با این جمله فروشنده که «به جان پدرم برای خواهر و مادر خودمم از همین بردم» ضمانت می‌شود. پس از طی کردن تمام این مراحل به مرحله جذاب چانه زنی می‌رسیم. در چانه زنی باید از رقم بالا شروع کنید تا فروشنده به ارقام پایین راضی شود. یعنی باید به مرگ بگیرید تا به تب راضی شود. سپس با جملات «حالا خیرش رو ببینید»، «کمتر حساب کن مشتری شیم»، «ما همیشه از شما خرید می‌کنیم و پیش همسایه‌ها تبلیغ شما رو کردیم» و در نهایت دست انداختن گردن فروشنده و بوسیدن گل روی او خرید کالای مذکور با نصف قیمت به مبارکی و میمنت به پایان می‌رسد و اگر مذاکره چانه زنی مسالمت آمیز پیش نرود با جملات «خیر نمی بینی» و «برکت نداره» و دست گذاشتن روی دستگاه کارتخوان فروشنده و جلوگیری از کشیدن کارت بانکی توسط او خرید ناتمام می‌ماند. حالا به خوبی متوجه شدید که علل پیدایش جمعه سیاه در غرب به چه مسائلی مربوط می‌شود! بله درست است به علت عدم وجود ابزار موثری مانند چانه زنی!

ثبت ديدگاه