نامه پسرشجاع به یک مقام مسئول
کچلی پسر شجاع
۷:۵۵ ب٫ظ ۰۷-۱۱-۱۳۹۵
راه راه:
بسمه تعالی
حضور محترم مقام مسئول
با سلام
ضمن عرض قدردانی و تشکر از حمایت های بی دریغ شما از جوانان در سخنرانی هایتان، اینجانب ” پسر شجاع ” پس از ورود به دوران دبستان و دبیرستان و مشغول به تحصیل شدن در مدارس، متاسفانه مجال بازی در کارتون ها را پیدا نکرده وبه همین سبب حرفه و فوت فن بازیگری را از یاد بردم و تنها دلخوشی و درآمدم انداختن عکس سلفی با هواداران بود، اما پس از ورود به دوران سخت و جانسوز دانشگاه به دلیل سنگینی دروس و امتحانات مجبور به مصرف شیشه و ریتالین گشته و رفته رفته قیافه و موهای خود را نیز از دست دادم و همین شد که دیگر حتی هوادارنم هم تمایلی به سلفی گرفتن با من را نداشتند، پس از ورود به دوران انسان ساز سربازی اندک اعتماد بنفسی را هم که داشتم از دست دادم و اکنون تنها امید زندگی ام ازدواج با دوست دوران کودکی ام یعنی سرکار خانم ” لی لی”(معروف به خانم کوچولو) می باشد، اما به دلیل نداشتن شغل، پدر ایشان با ازدواج ما مخالفت می کند، از این رو برای راه انداختن شغلی کوچک به یکی از بانک ها درخواست وام داده ام اما به دلیل اینکه ما از قدیم در جنگل زندگی می کردیم، دوست و آشنای کارمند برای ضمانت وام نداریم، از این رو عظف به درخشش اینجانب در یکی از کارتون های پر بیننده جهان در دوران کودکی و پس از ساعتها خاراندن پاچه های گرامیتان، از شما درخواست می نمایم تا کمکی در این راستا به اینجانب نمایید. همچنین جهت نشان دادن اخلاص، آمادگی خود را برای گرفتن عکس های تبلیغاتی با شما برای انتخابات اعلام میدارم.
با تشکر
پسر شجاع
قالب جالبی بود. خوشمان آمد
قشنگ بود اما میشد عمقش رو بیشتر کرد
به نظرم جا داره شرح بیشتری هم داشته باشه
قالب خوبی بود ، روانم بودا ، ولی نمکش یه خورده کم بود ، به نظر من البته