- پدرِ من اون موقع شما بیکار بودی. کسی هم به مجرد بیکار زن نمیده. تازه صلاحیتت برای مجلس دوازدهم هم که رد شده بود. حالا بریم و برگردیم خودم واسه بابای پرزیدنتم آستین بالا میزنم.
اصلاً چرا باید با تروریسم مبارزه کنیم؟
زشت نیست که میخواهید همه چیز را با خشونت بیامیزید؟ آمدیم یکی قمه گذاشت زیر گلویتان، خواست سرتان را بِبُرَد. شما باید او را بزنید؟
پریروز هم یکی از رجال مملکت اظهار کرد که «به جای کولر، از پنکه استفاده کنید. در بلاد چشم بادامیها هم همینکار را میکنند.»
درویشی نیست بگوید شاید آن چشمبادامیها به اندازه ما گرمشان نمیشده، ما چه میدانیم؟