بخشی از دفتر خاطرات محرمانه محمدرضا پهلوی

ما ماندیم تنهای تنها

توی مملکت ما اصلا کسی جز ما حق ندارد توی دهن کسی بزند. این چه وضعی است بختیار درست کرده؟

بخشی از دفتر خاطرات محرمانه محمدرضا پهلوی

ناسلامتی ما شاهیم!

می‌خواهیم برگردیم مملکت خودمان، اما فرح نمی‌گذارد. می‌گوید هنوز خسته‌ایم، کلی پاساژ و تفریح مانده و حالا حالاها اینجا کار داریم

بخشی از دفتر خاطرات محرمانه محمدرضا پهلوی

آن مرد برگشت

آن بختیار مردنی هم عرضه کشورداری ندارد. باید عَلَم رِ می‌گذاشتیم سر کار